مادی به كار میرود . اگر كسی بخواهد پاكتی را به شخص ديگری برساند ، دراينجا كلمه " ايصال " را به كار میبرند . يا اگر كسی پيش شما امانتیدارد ( امانت مادی ) و شما اين امانت را به او برسانيد ، اينجا میگويندامانت را به صاحبش ايصال كرد . ولی ابلاغ ، در مورد رساندن يك فكر و يا يك پيام است . يعنی در موردرساندن چيزی به فكر و روح و ضمير و قلب كسی به كار میرود . و لهذامحتوای ابلاغ نمیتواند يك امر مادی و جسمانی باشد ، حتما يك امر معنوی وروحی است ، يك فكر و يك احساس است ، و به عبارت ديگر معمولا ابلاغ رادر مورد پيامها و سلامها و امثال اينها به كار میبرند . میگويند : ابلاغپيام كرد ، ابلاغ سلام كرد . وقتی كه ابلاغ پيام میكند يعنی فكری را ،پيغامی را به ديگران میرساند . و هنگامی كه ابلاغ سلام میكند ، ابلاغاحساسات میكند ، ابلاغ عشق میكند . در مورد چنين چيزهايی ، كلمه تبليغ و" ابلاغ " به كار میرود و قرآن كريم اين كلمه را در مورد رسالات كهعبارت است از پيامها به كار برده است . پس تبليغ يعنی رساندن يك پيام از كسی به كس ديگر . كلمه پيامبر وپيغامبر كه در زبان فارسی آمده است ، ترجمه كلمه " رسول " است كه بهمعنی مبلغ رسالت میباشد . كلمه " رسالت " از كلماتی است كه سرنوشتخوبی پيدا كرده است . البته ما فارسی زبانها ( و تا اندازهای عربیزبانها ) به چيزهايی رساله میگوئيم كه با آن مفهومی كه " رسالت " درقرآن دارد متفاوت است . معمولا جزوههای كوچك ، |