نمیدانم و برخوردم آنطور كه بايد ، ثابت و محقق و روشن نيست ، نمیگويم. در مقابل مردم تظاهر به دانستن مطلبی كه هنوز آن را برای خودم توجيهنكردهام ، نمیكنم . در ذيل اين آيه در مجمع البيان از عبدالله بن مسعود روايت شده است كه« ايها الناس من علم شيئا فليقل » ( 1 ) ای مردم ، كسی كه چيزی رامیداند پس بگويد ، « و من لم يعلم » ( 2 ) و كسی كه چيزی را نمیداند« فليقل الله اعلم » (3) بگويد خدا داناتر است . « فان من العلم ان يقوللما لا يعلم الله اعلم » ( 4 ) يكی از علمها همين است كه انسان علم بهعدم علم خودش داشته باشد ، جاهل بسيط باشد ، لااقل بداند كه نمیداند (خود بداند كه نداند ) اعتراف كردن به اين مطلب ، خودش يك درجه از علماست . عبدالله بن مسعود ، بعد اين آيه را خواند : فان الله تعالی قاللنبيه ، « قل ما اسئلكم عليه من اجر و ما انا من المتكلفين »( 5 ) معلوممیشود عبدالله بن مسعود كه از صحابه بزرگوار رسول اكرم است ، از جمله :ما انا من المتكلفين ، اين مطلب را استفاده كرده كه هر كسی هر چه میداندبه مردم بگويد ، و آنچه را نمیداند ، بگويد كه نمیدانم . ابن جوزی كه از خطبای معروف است ، بالای يك منبر سه پلهای بود .ظاهرا زنی آمد و مسئلهای از او پرسيد ، گفت نمیدانم . گفت تو كهنمیدانی چرا سه پله بالاتر رفتهای ؟ گفت اين سه پله كه بالاتر رفتهام برایآن چيزهايی است كه من میدانم و شما نمیدانيد ، پاورقی : 5 - 4 - 3 - 2 - 1 - مجمع البيان ج 8 ص . 486 |