فكر نكنند كه اين جوان ندانسته و نفهميده خودش را به كشتن داد ، ونگويند اين جوان در آرزوی دامادی بود ، ديگر برايش حجله درست نكنند ،جنايت نكنند . لذا آقا فرمود كه اول من سؤال میكنم : « كيف الموتعندك » پسركم ، فرزند برادرم ، اول بگو كه مردن و كشته شدن در ذائقه توچه مزهای دارد ؟ فورا گفت : « احلی من العسل » ، از عسل شيرينتر است .اگر از ذائقه میپرسی ، كه مرگ از عسل در ذائقه من شيرينتر است . يعنیبرای من آرزوئی شيرينتر از اين آرزو وجود ندارد . منظره چقدر تكان دهندهاست ! اينهاست كه اين حادثه را يك حادثه بزرگ تاريخی كرده و ما بايداين حادثه را زنده نگه داريم . چون ديگر حسينی پيدا خواهد شد و نه قاسمبن الحسنی . اين است كه اين مقدار ارزش میدهد نه كه بعد از چهارده قرناگر يك چنين حسينيهای ( 1 ) بنامشان بسازيم كاری نكردهايم . و گرنهآرزوی دامادی داشتن كه وقت صرف كردن نمیخواهد ، پول صرف كردن نمیخواهد، حسينيه ساختن نمیخواهد ، سخنرانی نمیخواهد . ولی اينها جوهره انسانيتهستند ، مصداق « انی جاعل فی الارض خليفه »( 2 ) هستند ، اينها بالاتر ازفرشته هستند . امام بعد از گرفتن اين جواب فرمود : فرزند برادرم تو همكشته میشوی ، « بعد ان تبلو ببلاء عظيم » اما جان دادن تو با ديگران خيلیمتفاوت است و گرفتاری بسيار شديدی پيدا میكنی . لذا روز پاورقی : 1 - منظور ، حسينيه ارشاد است . 2 - سوره بقره آيه . 30 |