اوج خود میرسد . سفری را در پيش میگيرد كه همه عقلا ( يعنی عقلايی كه براساس منافع قضاوت میكنند ) آن را از نظر شخص امام حسين ناموفق پيشبينی میكنند . يعنی پيش بينی میكنند كه ايشان در سفر كشته خواهند شد . وامام حسين در بسياری از موارد ، پيش بينی آنها را تصديق میكند ، میگويد: خودم هم میدانم . میگويند پس چرا زن و بچه را همراه خودت میبری ؟ میگويد : آنها را همبايد ببرم . بودن اهل بيت امام حسين عليه السلام در صحنه كربلا ، صحنه رابسيار بسيار داغتر كرد . و در واقع امام حسين عليه السلام يك عده مبلغ راطوری استخدام كرد كه بعد از شهادتش ، آنها را با دست و نيروی دشمن تاقلب حكومت دشمن يعنی شام فرستاد . اين خودش يك تاكتيك عجيب و يككار فوق العاده است . همه برای اين است كه اين صدا هر چه بيشتر به عالمبرسد ، بيشتر به جهان آن روز اسلام برسد و بيشتر ابعاد تاريخ و ابعاد زمانرا بشكافد و هيچ مانعی در راه آن وجود نداشته باشد . در بين راه كارهایخود امام حسين ، نمايشهايی از حقيقت اسلام است ، از مروت ، انسانيت ،از روح و حقانيت اسلام است . اينها همه جای خودش . ببينيد ! اين شوخینيست . در يكی از منازل بين راه حضرت دستور میدهند آب زياد برداريد .هر چه مشك ذخيره داريد پر از آب كنيد و بر هر چه مركب و شتر همراهتاناست كه آنها را يدك میكشيد ، بار آب بزنيد . ( پيش بينی بوده است ). در بين راه ناگهان يكی از اصحاب فرياد میكشد : لا حول و لا قوه الا بالله، يا : لا اله الا الله يا : « انا لله و انا اليه راجعون »( ذكری میگويد) میگويند چه خبر است ؟ میگويد من |