كه البته خود ايشان در مجلس نبودند ، همين روضه را شنيدم كه علی اكبر بهميدان رفت ، حضرت به ليلا فرمود كه از جدم شنيدم كه دعای مادر در حقفرزند مستجاب است ، برو در فلان خيمه خلوت موهايت را پريشان كن ، درحق فرزندت دعا كن شايد خداوند اين فرزند را سالم بما برگرداند ؟ ! اولاليلائی در كربلا نبوده كه چنين كند . ثانيا اصلا اين منطق ، منطق حسين نيست. منطق حسين در روز عاشورا ، منطق جانبازی است . تمام مورخين نوشتهاندكه هر كس اجازه میخواست ، حضرت به هر نحوی كه میشد عذری برايش ذكركند ، ذكر میكرد ، بجز برای علی اكبر فاستاذن فی القتال اباه فاذن له ( 1) . يعنی تا اجازه خواست ، گفت برو . حال چه شعرها كه سروده نشده ! ازجمله اين شعر كه میگويد :
پاورقی : 1 - اللهوف صفحه . 47 |