بود . نمیخوا هد كسی اسم مادرش را بياورد ، چون مادرش زن بدنامی بود .ای پسر مرجانه آن زن بدنام ! رسوايی بايد از پسر مرجانه باشد . اينجا بودكه ابن زياد درماند و چنان مملو از خشم شد كه گفت جلاد را بگوئيد بيايدگردن اين زن را بزند . مردی كه از خوارج و دشمن مولا اميرالمؤمنين است وبا اينها هم خوب نيست ، در حاشيه مجلس ابن زياد نشسته بود . وقتی ابنزياد گفت بگوئيد ميرغضب بيايد ، او از يك احساس به اصطلاح عربيت ، ازيك حميت عربيت استفاده كرد . ايستاد و گفت امير ! هيچ توجه داری كهبا يك زن داری حرف میزنی ، زنی كه |