و فرياد واقعی اسلام را كه از حلقوم ايشان بيرون میآمد به بهترين نحو بهمردم رساندند . اول ، بحث مختصری راجع به مسئله سبك و اسلوب كه امروزروش میگويند و كلمه خارجی آن متد است ، میكنم . يكی از شرايط موفقيت در هر كاری ، انتخاب روش و اسلوب صحيح است .شما مثلا میبينيد علم طب يك جور است ، ولی گاهی اوقات ، متد و اسلوبكار اطباء يا جراحان با يكديگر متفاوت است ، متد و اسلوب و روش عملیبعضی از آنها از ديگران موفقتر است . مسئلهای مطرح است راجع به نقطه عطف در علم جديد و علم قديم . میبينيمدورهای را دوره علم جديد مینامند . البته علم ، قديم و جديد ندارد ، ولیدورهای را دوره جديد برای علم مینامند . تفاوت دوره جديد با دوره قديمعلم در چيست ؟ در دوره جديد ، علم سرعت و پيشرفت فوق العادهای پيداكرد . يك مرتبه مثل اينكه مانعی را از جلوی چرخ علم برداشته باشند ، علم، به سرعت شروع كرد به حركت كردن ، در صورتی كه حركت علم در دورانقديم كندتر بود . اما علت اين سرعت در دوره جديد چيست ؟ آيا علمایجديد مثل پاستور ، نبوغ بيشتری از علمای قديم مثل بقراط و جالينوس وبوعلی سينا داشتهاند ؟ به عبارت ديگر آيا علت اين است كه در دنيایجديد اشخاص خارق العادهای پيدا شدند كه در دنيای قديم چنين شخصيتها ومغزهای متفكری نبودند ؟ نه ، چنين نيست . شايد امروز احدی ادعا نكند كهنبوغ پاستور يا ديگران از نبوغ ارسطو ، افلاطون ، بوعلی سينا ، بقراط ،جالينوس ، و يا خواجه نصير طوسی بيشتر بوده ، ولی سرعت |