كه نسبت به ابا عبدالله الحسين عليه السلام و اصحاب و ياران و خاندانشمرتكب میشويم ، همه افتخارات اينها را از بين میبريم . توبه كنيم و بعد، از اين مكتبتربيتی استفاده كنيم . چه كموكسری در زندگی عباسبن علی آن طور كه مقاتل معتبر نوشتهاند وجوددارد ؟ اگر نبود برای ابوالفضل مگر همين يك افتخار ، كسی با او كارینداشت ، غير از امامحسين ( ع ) با هيچ كس كاری نداشتند . امامحسين ( ع) هم فرمود اينها فقط به من كار دارند و اگر مرا بكشند ، به هيچ كسديگری كار ندارند . وقتی كه شمربنذی الجوشن میخواست از كوفه به طرفكربلا حركت كند ، يكی از حضاری كه در آنجا بود ، به ابنزياد اظهار كرد كهبعضی از خويشاوندان مادری ما همراه حسينبنعلی هستند ، خواهش میكنماماننامهای برای آنها بنويس . ابنزياد هم نوشت . شمر در يك فاصلهدور ،از قبيلهای بود كه قبيله امالبنين با آنها نسبت داشتند . اين پيام را درعصرتاسوعا شخص او آورد . اين مرد پليد آمد كنار خيمه حسينبن علیعليهالسلام و فريادش را بلند كرد : اين بنوا اختنا ( 1 ) خواهرزادگان ماكجا هستند ؟ ابوالفضل عليهالسلام در حضور اباعبدالله عليهالسلام نشسته بود، برادرانش همه آنجا بودند ، يك كلمه جواب ندادند تا امام فرمود :« اجيبوه و ان كان فاسقا » (2) جوابش را بدهيد هر چند آدم فاسقی است .آقا كه اجازه داد ، جواب دادند . گفتند : ما پاورقی : 1 و 2 - مقتلالحسين مقرم ص 252 و بحارالانوار ج 44 ص 391 و اللهوف ص . 37 |