با همه معجزاتی كه داری و با همه مزايای ديگری كه داری ، مردم از دور توپراكنده میشدند . نرمش تو عامل مؤثری است در تبليغ و هدايت مردم ، درعرفان و ايمان مردم . در اين زمينه داستانهای زيادی است كه اگر بخواهم آنها را ذكر كنم ، ازبحث خودم میمانم . سعدی میگويد :
درشتی و نرمی بهم در به است |
چو رگزن كه جراح و مرهم نه است |
البته نمیخواهم تعبير درشتی كرده باشم . اين شعر را بدين جهت خواندمكه نزديك مقصود است . آيا همراه نرمی ، صلابت هم نبايد باشد ؟ فرق استميان خشونت و صلابت . اين ريگهايی كه در كف نهرها هست ، ساليان درازیآب آمده از رويشان عبور كرده و آنها را ساييده است . وقتی انسان يكی ازاينها را از كف نهری بر میدارد ، میبيند كه صلابت دارد و سفت است و ازاين جهت با ساير سنگها فرقی ندارد ، اما آنچنان صاف است كه انسان ازلمس كردن آن كوچكترين احساس ناراحتی نمیكند ، به طوری كه از دست كشيدنروی جامه خودش بيشتر احساس ناراحتی میكند تا از دست كشيدن روی آن سنگ. يك شمشير صيقل داده شده ، نرمش دارد ، به گونهای كه مثل فنر تابمیخورد ، ولی در عين حال صلابت هم دارد . مسئله صلابت داشتن ، استحكامداشتن ، شجاع بودن ، نترسيدن از كسی غير از خدا ، غير از مسئله خشونتداشتن است . پيامبران در عين اينكه منتهای تواضع و نرمش را در برخوردهاو گفتارها و در اخلاق خودشان با مردم