« سبيل الله و ما ضعفوا و ما استكانوا و الله يحب الصابرين »( 1 ) ،ترجيح میدهم . يعنی اعتراف میكنم كه همه شما قهرمان هستيد . سخنش اينطور آغاز میشود : " مرحبا ، مرحبا به گروه قهرمانان " . بنابراين حالاكه فهميديم اين داستان دو صفحه دارد ، میخواهيم صفحه دوم آن را هم موردمطالعه قرار دهيم و اعتراف بكنيم كه ما در گذشته اين اشتباه را مرتكبشدهايم كه اين داستان را فقط از يك طرف آن مطالعه كردهايم و غالبا آنطرف ديگر داستان را مسكوتعنه گذاشتهايم . يعنی ما نمايشگر قهرمانيهایجنايتكارانه پسر معاويه و پسرزياد و پسرسعد بوده و هستيم . من برای اين دستهها حقيقتا احترام قائل هستم ، چون ابراز احساسات است، احساساتی صددرصد طبيعی ، ناشی از عقيده و ايمان . آنهائی كه میداننداگر در يك ملت احساسات طبيعی ناشی از عقيده و ايمان درباره قهرمانانبزرگ آن ملت وجود داشته باشد ، چقدر ارزش دارد ، میدانند كه من چهمیگويم . نبايد اينها را نسخ كرد ، نبايد با اينها مبارزه كرد ، بايداينها را اصلاح كرد . بايد اين احساسات بسياربسيار عظيم را كه فقط ناشیاز قدرت عقيده و ايمان است ، اصلاح كرد . آيا اگر شما ميلياردها دلار خرجكنيد میتوانيد يك چنين پاورقی : 1 - سوره آلعمران آيه 146 ، چه بسيار رخ داده كه پيغمبری جمعيت زيادیاز پيروانش در جنگ كشته شدهاند و با اين حال اهل ايمان با سختيهائی كهدر راه خدا به آنها رسيد مقاومت كردند و هرگز بيمناك و زبون نشدند و سربه زير بار دشمن فرود نياوردند و راه صبر و ثبات پيش گرفتند كه خداوندصابران را دوست میدارد . |