كه من هستم ، اين قسمت را ديگر نخوان كه من تاب شنيدنش را ندارم . )در حالی كه جناب قاسم آخرين لحظاتش را طی میكند و از شدت درد پاهايشرا به زمين میكوبد . والغلام يفحص برجليه ( 1 ) آن وقت شنيدند كه اباعبدالله چنين میگويد : « يعز و الله علی عمك ان تدعوه فلا ينفعك صوته »( 2 ) پسر برادرم ! چقدر بر من ناگوار است كه تو فرياد كنی يا عماه ،ولی عموی تو نتواند به تو پاسخ درستی بدهد ، چقدر بر من ناگوار است كهبه بالين تو برسم اما نتوانم كاری برای تو انجام بدهم . و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظيم و صلی الله علی محمد و آلهالطاهرين . پاورقی : 1 - مقتل الحسين مقرم ص 332 ، بحار النوار ج 45 ص 35 ، مقتل الحسينخوارزمی ج 2 ص 28 ، اللهوف ص 48 ، اعلام الوری ص 243 ، ارشاد شيخ مفيدص 239 ، مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص . 108 2 - مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 107، اللهوف ص 48، بحار الانوار ج 45ص 35 ، ارشاد شيخ مفيد ص 239 ، اعلام الوری ص 243 ، مقتل الحسين مقرمص 332 ، تاريخ طبری ج 6 ص . 257 |