و سستی خارج میكند ، و آنها را چابك و چالاك مینمايد . چه بسيار خونهادر محيطهايی ريخته میشود كه چون فقط جنبه خونريزی دارد ، اثرش مرعوبيتمردم است ، اثرش اين است كه از نيروی مردم و ملت میكاهد و نفسهابيشتر در سينهها حبس میشود . اما شهادتهائی در دنيا هست كه به دنبال خودش روشنائی و صفا برایاجتماع میآورد . شما در حالت فرد امتحان كرده و ديدهايد كه بعضی ازاعمال است كه قلب انسان را مكدر میكند ، ولی بعضی ديگر از اعمال استكه قلب انسان را روشن میكند ، صفا و جلا میدهد . اين حالت عينا دراجتماع هم هست . بعضی از پديدههای اجتماعی ، روح اجتماع را تاريك و كدرمیكند ، ترس و رعب در اجتماع به وجود میآورد ، به اجتماع حالت بردگی واسارت میدهد ، ولی يك سلسله پديدههای اجتماعی است كه به اجتماع صفامیدهد ، نورانيت میدهد ، ترس اجتماع را میريزد ، احساس بردگی و اسارترا از او میگيرد ، جرأت و شهامت به او میدهد . بعد از شهادت امامحسين ( ع ) يك چنين حالتی به وجود آمد ، يك رونقیدر اسلام پيدا شد . اين اثر در اجتماع از آن جهت بود كه امامحسينعليهالسلام با حركات قهرمانانه خود روح مردم مسلمان را زنده كرد ،احساسات بردگی و اسارتی را كه از اواخر زمان عثمان و تمام دوره معاويهبر روح جامعهاسلامی حكمفرما بود ، تضعيف كرد و ترس را ريخت ، احساسعبوديت را زايل كرد . و به عبارت ديگر به اجتماع اسلامی شخصيت داد . اوبر روی نقطهای در اجتماع انگشت گذاشت |