زير سم اسبها پايمال شد ، يكی از دشمنان بود نه حضرت قاسم . بهر حالحضرت وقتی به بالين قاسم رسيدند كه گرد و غبار زياد بود و كسی نمیفهميدقضيه از چه قرار است . وقتی كه اين گرد و غبارها نشست ، يك وقت ديدندكه آقا بر بالين قاسم نشسته و سر قاسم را به دامن گرفته است . اين جملهرا از آقا شنيدند كه فرمود : « يعز و الله علی عمك ان تدعوه فلا يجيبكاو يجيبك فلا ينفعك صوته » ( 1 ) برادرزاده ! خيلی بر عموی تو سخت استكه تو او را بخوانی ، نتواند تو را اجابت كند ، يا اجابت بكند ، امانتواند برای تو كاری انجام بدهد . در همين حال بود كه يك وقت فريادی ازاين جوان بلند شد و جان به جان آفرين تسليم كرد . خدايا عاقبت امر همه ما را ختم به خير بفرما . ما را به حقايق اسلامآشنا كن . اين جهلها و اين نادانيها را به كرم و لطف خودت از ما دور بگردان .توفيق عمل و خلوص نيت به همه ما عنايت بفرما . حاجات مشروعه ما را بر آور . اموات همه ما را ببخش و بيامرز .لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظيم . و صلی الله علی محمد و آله الطاهرين . پاورقی : 1 - مناقب اين شهر آشوب جلد 4 صفحه 107 ، اللهوف صفحه 38 بحارالانوار جلد 45 صفحه 35 ، ارشاد شيخ مفيد صفحه 239 ، اعلام الوری صفحه 243، مقتل الحسين مقرم صفحه 332 ، تاريخ طبری جلد 6 صفحه . 257 |