نتايج آياتى كه در اين مبحث مطرح شده است
نتيجه يكم از مجموع آياتى كه درباره تعقل و لب و نهى وارد شده است
-----------
( 1 ) طه آيه 53 و 54 . 2 الزمر آيه 9 .
[ 283 ]
معلوم مىشود كه مقصود از تعقل و مفاهيم مشابه آن ، عقل نظرى معمولى نيست كه خير و شر و هدفها و مبادى اعلاى زندگى و احساس تعهد برين و نظارت الهى بر انسان و جهان را در ديدگاه خود نمىبيند و كارى جز تنظيم واحدهاى محدود به اصالت سودجوئى و خود محورى ندارد . آن عقل نظرى معمولى كه ضرورتى براى تحصيل « حيات معقول » كه قابل تفسير و توجيه همه جانبه بوده باشد ، سراغ ندارد . آن عقل نظرى كه ادعاى با طمطراقش تكيهگاه همه مكتبها و جهان بينىهاى متضاد و متناقض است كه در طول تاريخ انسانها را به گروههاى متخاصم تقسيم نموده آنانرا روياروى يكديگر قرار داده :
هر كسى چيزى همى گويد ز تيره راى خويش
تا گمان آيدت كاو قسطاى بن لوقاستى
هر كسى آرد بقول خود دليل از گفتهاى
در ميان بحث و نزاع و شورش و غوغاستى
بالاتر از اين ، همين عقل نظرى معمولى براى تيز كردن لبه شمشيريكه تازان تنازع در بقا بكار گرفته شده است . چه عرض كنم كه اين عقل نظرى معمولى با آن چهره حق بجانبش كه ميبايست عصائى براى كمك براى رفتن اين فرزندان خاكى باشد ، شمشير شده بر سر يكديگر فرود آوردهاند پس مقصود آيات قرآن آن عقل است كه با هماهنگى وجدان و فطرت و هدفگيريهاى معقول براى « حيات معقول » فعاليت مينمايد و راه را براى پيشرفت مادى و معنوى انسانها هموار مىكند .
نتيجه دوم كه در حقيقت اثبات كننده نتيجه يكم است ، ماهيت آن مواديست كه خداوند متعال آنها را به خردمندان و صاحبان عقول اسناد ميدهد و تأكيد مىكند بر اينكه تعقل اين مواد را درك مىكند و كسى كه تعقل ندارد آنها را نمىفهمد و خود را بوسيله آنها رشد نميدهد :
1 شرك بخدا 2 بدى كردن به پدران 3 فرزند كشى از ترس فقر
[ 284 ]
4 ارتكاب فواحش 5 قتل نفس بدون مجوز 6 بى اعتنائى به فعاليت حواس 7 نينديشيدن در خلقت زمين و آسمان و آيات الهى كه در آنها در جريانست 8 عدم توجه به عظمت فعاليتهاى مغزى كه وسائل حركات متنوع را مانند كشتى مىسازد و آنرا در درياها بحركت مىآورد ، و عدم توجه به قابليت و مختصات اجزاى كشتى براى تركيب و تشكل معين و آب براى حمل كشتى و مانع نشدن از حركت آن و غير ذلك و با همين ملاك ميتوان گفت : بى توجهى به كليه فعاليتهاى مغز انسانى و اجزاى متنوع طبيعت كه با ارتباط صحيح با يكديگر هواپيماها و كشتىهاى اقيانوس پيما و كشتيهاى فضائى و كامپيوترهاى دقيق بوجود ميآورند ، كاشف از ركود عقل سليم است . بالعكس ، اگر عقل سليم انسانها فعاليت صحيح داشته باشد ، به خدا شرك نمىورزد و به پدران احسان مىكند و حيات فرزندان را بجهت ترس از فقر فانى نمىسازد . . . .
9 از سرگذشت اقوام و ملل در گذرگاه تاريخ عبرت ميگيرد ، ميان عالم و جاهل تفاوت ميگذارد . در جستجوى رشد و كمال در مسير جاذبيت الهى همه حركات و سكنات و گفتار و انديشه و حتى تخيلات و اراده و انتخاب خود را با كمال منطق عقلانى بشكل عبادت در ميآورد . تقسيماتى كه درباره عقل بوسيله فلاسفه و حكماء صورت گرفته است ، مانند عقل باالملكه ، عقل بالفعل ، عقل مستفاد ، عقل فعال ، عقل كلى ، عقل الهى . . . . همه اين اقسام ، مانند مراتب نور در جريان عالم هستى ، مانند روح در كالبد مادى با نظر به استعداد عالم هستى مشغول فعاليت ميباشند . و اين مراتب كه كشف از وحدت واقعى عقل مينمايد ، و در روايات معتبر ملاك ارزش و كمال آدمى و مسئوليت معرفى شده است ، غير از عقل نظرى جزئى است كه در اسارت خود طبيعى بزنجير افتاده جز هدف گيرى در خود محورى كارى انجام نميدهد . ميتوان گفت : عقل الهى كه انسان را در جاذبه ربوبى قرار ميدهد ، بعد ديگرى از قلب و فؤاد و لب است كه يكى از دو حجت الهى است .
[ 285 ]