انواع ظن و پندارها
در قرآن مجيد آيات مربوط به ظن بر پنج نوع است : نوع يكم مخالف واقع . نوع دوم موافق واقع . نوع سوم ارزيابى ظن . نوع چهارم ظن غير كاشف . نوع پنجم محكوميت ظن . از جمله آيات مربوط به نوع يكم :
1 وَ اِنْ تُطِعْ اَكْثَرَ مَنْ فىِ الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ اِنْ يَتَّبَعُونَ اِلاَّ الظَّنَّ 1 ( اگر از اكثر مردم روى زمين اطاعت كنى ترا از راه خدا گمراه ميكنند ، آنان جز از ظن پيروى نميكنند ) .
2 وَ قالُوا ما هِىَ اِلاَّ حَياتُنا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما يُهْلِكُنا اِلاَّ الدَّهْرُ وَ ما لَهُمْ بِذلِكَ مِنْ عِلْمٍ اِنْ هُمْ اِلاَّ يَظُنُّونَ 2 ( و آنان گفتند : چيزى جز زندگانى دنيوى ما وجود ندارد ، مىميريم و زنده ميشويم و نمىميراند ما را مگر دهر ،
آنان باين ادعاى خود علم ندارند ، آنان براى گفته خود جز ظن ( پندار ) چيزى ندارند ) از اين نوع آيات كه مخالفت ظن را با واقعيات بيان ميكند ،
در موارد زير آمده است : آل عمران 154 ، البقره 78 ، الانعام 148 ، يونس
-----------
( 1 ) الانعام آيه 116 .
-----------
( 2 ) الجاثية آيه 24 .
[ 203 ]
آيه 60 و 66 ، الحج آيه 15 ، الشعراء 186 ، القصص 39 و النجم 23 .
نوع دوم آياتى كه ظنهاى موافق واقع را مطرح ميكند از آنجمله :
3 وَ ظَنُّوا اَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ اِلاَّ اِلَيْهِ 1 ( و آنان گمان بردند كه پناهگاهى از خدا جز بسوى خدا وجود ندارد ) .
فَاَمَّا مَنْ اوُتِىَ كِتابُهُ بِيَمينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ . اِنّى ظَنَنْتُ اَنّى مُلاقِ حِسابِيَهْ . فَهُوَ فى عيشَةٍ راضِيَةٍ 2 ( و اما كسى كه نامه اعمالش بدست راستش داده شود ، خواهد گفت بياييد نامه اعمال مرا بخوانيد . من گمان كرده بودم كه حساب خود را ملاقات خواهم كرد ) .
نوع سوم ارزيابى ظن 1 يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ اِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ اِثْمٌ 3 ( اى كسانيكه ايمان آوردهايد از مقدارى زياد از ظنها اجتناب كنيد ، زيرا برخى از ظنها گناه است ) نوع چهارم ظن غير كاشف 1 يَوْمَ يَدْعُوكُمْ فَتَسْتَجيبوُنَ بِحَمْدِهِ وَ تَظُنُّونَ اِنْ لَبِثْتُمْ اِلاَّ قَليلاً 4 ( روزى كه خدا شما را مىخواند و براى سپاسگزارى او را اجابت مىكنيد ، و گمان ميكنيد كه در زندگانى دنيا جز اندكى توقف نكردهايد ) نوع پنجم محكوميت ظن : وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ اِنْ يَتَّبِعُونَ اِلاَّ الظَّنَّ وَ اِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنى مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً 5 ( و آنان بر گفته خود علم ندارند و جز از ظن پيروى نمىكنند . و قطعا ، ظن چيزى از حق بىنياز نمىكند ) .