شناختهاى فريبنده
براى كسانى كه حساب و ميزان در عرصه زندگى مطرح است ، تغذيه مغز و روان را تغذيه حيات ميدانند و بخوبى ميدانند كه مسائلى كه بعنوان معرفت و شناخت در جوامع انسانى با وسايل مختلف مطرح ميشوند ، مخلوطى است از روشنائيها و تاريكيها و واقعيتها و واقعيت نماهاى فريبنده و ويترين هائى براى خود نمائى و مقدارى حقيقت كه براى صحنهسازيها و جلب توجه مردم استخدام ميشود . همانطور كه امير المؤمنين عليه السلام فرموده است :
« باطل را با كمال وضوح و صراحت در بطلان به مردم تحويل نميدهند ، بلكه مقدارى از حق را با باطل مخلوط مينمايند و باطل را با نمايش حق به مغز و روان انسانها وارد ميكنند » درباره اين شناختهاى فريبنده و لزوم اجتناب مردم از اين شناختها آياتى در قرآن آمده است . از آنجمله :
1 مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذى اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا اَضائَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فى ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ 1 ( مثل آنان مانند كسيست كه آتشى را روشن ميكند وقتى كه آن آتش پيرامون او را روشن ساخت ، خداوند نور آنان را از بين ميبرد و آنانرا در تاريكى كه بينائى خود را در آن از دست ميدهند ،
-----------
( 1 ) البقره آيه 17 .
[ 186 ]
رها ميسازد ) .
2 اَرُونى ماذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ اَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فىِ السَّماواتِ اَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً فَهُمْ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْهُ بَلْ اِنْ يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً اِلاَّ غُروُراً 1 ( بمن نشان بدهيد آنان از مواد زمينى چه آفريدهاند ، يا براى آنان در خلقت آسمانها شركتى است ، يا كتابى براى آنان داديم و بينهاى از آن كتاب دارند [ هيچ يك از اينها نيست ] بلكه ستمكاران جز فريب بيكديگر وعده نميدهند ) .
3 قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالأَخْسَرينَ اَعْمالاً . اَلَّذينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فىِ الْحياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ اَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً 2 ( به آنان بگو : آيا از زيانكارترين مردم از نظر عمل بشما خبر بدهم . اينان كسانى هستند كه كوششهايشان در اين دنيا منحرف و گمراه بوده و گمان ميكنند كه عمل صحيح انجام ميدهند ) .
4 اَ فَمَنْ كانَ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ 3 ( آيا كسيكه بر مبناى بينه ( دليل و راهنمائى ) پروردگارش [ عمل ميكند ] مانند كسى است كه عمل زشتش براى او آراسته شده است ) .
5 قالَ بَصُرْتُ بِما لَمْ يَبْصُروُا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ اَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُها وَ كَذلِكَ سَوَّلَتْ لى نَفْسى 4 ( گفت : من ديدم چيزى را كه آنان نديدند . يك مشت از اثر رسول برداشتم و آنرا انداختم و بدينسان نفس من براى من فريب داد ) اين مطلب كه آرايش بى اساس نمودهاى زندگى حقيقت را از انسانها دور ميكند ، در آيات زير آمده است : الانعام آيه 43 و الانفال آيه 48 و النمل آيه 24 و العنكبوت آيه 38 و الحجر آيه 39 و البقره آيه 212 و آل عمران آيه 14 و الانعام آيه 122 و التوبة آيه 31 و يونس آيه 12 و الرعد آيه
-----------
( 1 ) الفاطر آيه 40 .
-----------
( 2 ) الكهف آيه 104 .
-----------
( 3 ) محمد ( ص ) آيه 14 .
-----------
( 4 ) طه آيه 96 .
[ 187 ]
33 و فاطر آيه 8 و غافر آيه 37 و الفتح آيه 12 .