نتيجه سوم اصرار و تأكيد فراوان به مطالبه دليل و برهان در آيات قرآنى
يكى از روشنترين دلايل الهى بودن دين اسلام و قرآن است كه كمتر
-----------
( 1 ) البقره آيه 185 .
[ 236 ]
مورد توجه قرار ميگيرد . اين اصرار و تأكيد بطور قطع اثبات ميكند كه پيامبر اكرم ( ص ) به الهى بودن دينى كه آورده و كتابى كه بعنوان كلمات اللّه براى مردم عرضه كرده است ، ايمان و يقين در حد اعلا داشته است . يعنى هيچ يك از عقايد و احكام دينى و هيچ يك از آيات قرآنى كه پيامبر آورده است ، ادعاى بدون دليل و برهان نيست . نهايت امر اينست كه واحدها و قضايائى كه دليل و برهان را تشكيل ميدهند گاهى مستند به حس و عقل و انديشه منطقى ميباشند .
و گاهى مستند به فطرت و دريافتهاى سالم درونى كه با تعبيراتى گوناگون مانند قلب و بصيرت و روشنائى بيان ميگردند . اين مستند دوم بجهت عموميت و اصالتى كه در روان انسانها دارد ، هرگز با ذوقيات شخصى و پندارهاى بى اساس و خيالات پا در هوا مخلوط نميگردند . بهر حال اصرار شديد در آيات قرآنى به مطالبه دليل حتى درباره مسائل فوق حس و انديشه رسمى و تعقلهاى معمولى كه به محسوسات و مفاهيم منتزع از محسوسات تكيه ميكنند روشنترين دليل آنست كه عقايد و احكام اسلامى و آيات قرآنى مستند به دليل و برهان است . پيامبر اكرم با اين اصرار و تأكيد مخالفين مكتب خود را تحريك به مطالبه دليل و برهان از خود مينمايد . و ضمنا همه انسانها را از پذيرش هر گونه ادعاى بدون دليل بر حذر ميدارد . اين جمله كه از ابن سينا نقل ميشود :
من قال او سمع بغير دليل فليخرج عن ربقة الإنسانيّة ( اگر كسى چيزى را بگويد بدون دليل يا چيزى را بشنود بدون دليل ، بايد از جرگه ( گروه ) انسانيت خارج شود . اصلى است كه از قرآن مجيد استفاده شده است . همين ابن سينا كه چنين جملهاى را قاطعانه ميگويد ، نمط نهم اشارات را نوشته است كه دريائى از واقعيتهاى معرفتى و عرفانى است كه نه مستند به حواس طبيعى است و نه انديشه و تعقل رسمى راهى به آن دارد ، بلكه همان دريافتهاى فطرت و عقل سليم است كه با تصفيه درون و اراده جدى براى انسان شدن ،
مطرح نموده است .
[ 237 ]