آن جامعه از شناختهاى ضرورى و مفيد برخوردار ميشود كه هيچ فردى و گروهى بدون تكيه بر علم سخنى را نگويد و سخنى را نشنود
آيات مربوط به اين دستور سازنده بسيار زياد است . اين دستور چنين است كه شناختهائى كه در ميان مردم بعنوان معرفتهاى واقعى مطرح ميشوند ، بايد مستند به علم بوده باشند . از آنجمله :
1 وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ اِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ اوُلئكَ كانَ عَنْهُ مَسْئُولاً 1 ( از آنچه كه علم به آن ندارى پيروى مكن ، زيرا انسانها در باره گوش و چشم و قلب مسئول قرار خواهند گرفت . ) 2 ها اَنْتُمْ هؤُلاء حاجَجْتُمْ فيما لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحاجُّونَ فيما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ اَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ 2 ( بخود بيائيد اى اهل كتاب ، شما آن كسانى هستيد كه درباره آنچه كه ميدانستيد احتجاج نموديد ، چرا درباره چيزى كه علم بآن نداريد ، احتجاج مينمائيد و خداوند ميداند و شما نميدانيد ) منظور از احتجاج بر مبناى علم ميان يهود و نصارى ، مسائل مربوط به نبوت و شريعت حضرت ابراهيم خليل عليه السلام است كه هر دو طرف آن را پذيرفته بودند و مباحث و احتجاجاتى كه در خصوصيات نبوت و شريعت ابراهيم بميان ميآمده است ، بر مبناى علم به اصول كلى آن بوده است ، اين مباحث و احتجاجات صحيح ميباشد ، ولى يهود و نصارى احتجاج و خصومت ديگرى با همديگر داشتند كه بر مبناى علم نبود و آن اينست كه يهود ميگفت : ابراهيم يهودى بوده است و نصارى ميگفت : ابراهيم نصرانى بوده است ، در صورتيكه ما كانَ اِبْراهيمُ يَهُودِيّاً وَ لا نَصْرانِيّاً وَ لكِنْ كانَ حَنيفاً مُسْلِماً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكينَ 3 ( ابراهيم نه يهودى بود و نه نصرانى ، بلكه حنيف مسلم بود ، و از
-----------
( 1 ) الاسراء آيه 36 .
-----------
( 2 ) آل عمران آيه 66 اين آيه در كتب تفسير بر سه قسم تفسير شده است ، ما تفسير فوق را كه بى اشكال بود انتخاب كرديم .
-----------
( 3 ) آل عمران آيه 61 .
[ 238 ]
مشركين نبود ) .
3 وَ أِنَّ الَّذينَ اخْتَلَفُوا فيهِ لَفى شَكِّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ اِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقيناً 1 ( و آنانكه درباره حيات و موت عيسى ( ع ) اختلاف ورزيدند ، درباره اين مسئله شك و ترديد دارند و علمى بآن مسئله ندارند ، مگر پيروى از گمان ، و يقينا عيسى را نكشتهاند ) .
4 وَ أِنَّ كَثيراً لَيُضِلُّونَ بِأَهْوائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ 2 ( افراد فراوانى مردم را با هواهاى خود بدون اينكه علمى داشته باشند ، گمراه ميكنند ) .
5 وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فىِ الْلَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ 3 ( و از مردم كسانى هستند كه درباره خدا بدون علم به مجادله ميپردازند ) .
6 وَ تَقُولُونَ بِأَفْواهِكُمْ ما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ 4 ( و با دهانهايتان چيزى ميگوئيد كه علم به آن نداريد ) .
7 وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرى لَهْوَ الْحَديثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ 5 ( و از مردم كسانى هستند كه سخنان بى اساس را ميخرند تا مردم را بدون علم از سبيل اللّه ( مسير الهى ) گمراه نمايند ) .
8 وَ قالُوا ما هِىَ اِلاَّ حَياتُنَا الُّدُنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما يُهْلِكُنا اِلاَّ الدَّهْرُ وَ ما لَهُمْ بِذالِكَ مِنْ عِلْمٍ اِنْ هُمْ اِلاَّ يَظُنُّونَ 6 [ و آن منحرفين از حق و منكرين معاد ] ( گفتند : چيزى جز همين زندگى دنيوى كه داريم وجود ندارد ، ميميريم و زنده مىشويم و ما را جز همين روزگار دنيوى چيزى هلاك نميكند . اين تبهكاران بر اين گفته خود علمى ندارند ، آنان تنها گمانى مىبرند ) .
-----------
( 1 ) النساء آيه 157 .
-----------
( 2 ) الانعام آيه 119 .
-----------
( 3 ) الحج آيه 3 .
-----------
( 4 ) النور آيه 15 .
-----------
( 5 ) لقمان آيه 6 .
-----------
( 6 ) الجاثية آيه 24 .
[ 239 ]