بياييد ارزش رياست را از ديدگاه من دريابيد
اگر رياستى كه من پذيرفتهام و شما درباره آن با من تعهد نمودهايد ، عبارتست از احساس برترى بر ديگران و قدرت بر انتقام و سهولت كاميابى از لذايذ كه با كشيدن عصاره حيات شما ، به آنها دست خواهم يافت و متورم ساختن « خود طبيعى » كه سدّ راه صعود « من انسانى » شما به قلّههاى مرتفع كمال است ، من اين رياست را بىارزشتر از قيمت يك كفش مستعمل مىدانم كه مدّتى وسيله خوبى براى راه رفتنم بوده است .
چگونه من آن كفش را كه مدتى از زمان وسيله انتقال جسمانى من از نقطهاى
-----------
( 1 ) ط 34 ج 1 ص 80 .
[ 272 ]
به نقطه ديگر بوده است ، ارزشمندتر از رياستى ندانم كه نتيجهاى جز ركود و عقب ماندگى در مسير حياتى انسانىام نخواهد داشت . افزايش شماره هواخواهان و كاهش بدخواهان در پيرامونم ، نه بال و پرى براى پرواز در فضاى رشد در شخصيت من رويانيد و نه به سرعت حركت و تكاپويم افزود . همچنان كاهش شماره هواخواهان و افزايش بدخواهان ، نه بال و پرى از شخصيتم ريخت و نه از سرعت حركت و تكاپويم كاست . من بچوپانى گروهى از آدميان كه از شكم ببالا را در زندگانى برسميت نمىشناسند و قدرت رهايى از خيالات و اوهام را ندارند و حركتى براى باز كردن زنجيرهاى گرانبارى كه تاريخ و محيط و وراثتها و خود خواهىها بدست و پايشان بسته است ، از خود نشان نمىدهند ، چه ارزشى بدهم من در اين موقعيت خدادادى كه دارم ، براى رياست دو گونه ارزش مىبينم :