دليل سوم
هنگامى كه فرد يا جامعهاى در هدفهاى انتخاب شده خود به پيروزى برسد ، موجب افزايش جرئت ، و شهامت و اميدوارى او به هدفهاى عالىتر مىگردد ، بلكه بالاتر از افزايش جرئت ، گويى درون آدم موفق به هدف ، دست به توليد نيرو مىزند و او را آماده هدفگيرى ديگر مىنمايد .
مسلم است كه اگر چنين امتيازى در وصول به هدفها وجود نداشت و رسيدن به هدفها مانند عبور ساده از نقاط زندگى بود ، شخصيتهاى سازنده تاريخ به آنهمه موفقيّتها نايل نمىگشتند . اين امتياز كه براى هدفگيرى گفتيم ،
حتّى مىتواند عامل موفقيت ديگران نيز بوده باشد ، زيرا وقتى كه انسان مىبيند فرد يا جامعهاى هدفى را براى خود برگزيد و آن را بدست آورد ، با اين توجه كه او هم موجودى مثل من است ، چرا من به هدفهاى خود موفق نشوم ، جرئت
[ 77 ]
و شهامت پيدا كرده ، ناخودآگاه دست به توليد نيروى درونى ميزند و به آگاهىهايش ميافزايد و در راه رسيدن به هدفهاى خويش تلاش مىكند . اين پديده سازنده از مختصات وصول به هدف است ، نه وسيله ، زيرا پيروزى در وسايل ، موفقيت در پيدا كردن عامل تسهيل هدف مىباشد و استقلالى براى خود ندارد .