من سزاوارترين مردم بر مردم هستم
خواستههاى خود و ديگر افراد جامعه را از روى خلوص نيت با من در ميان بگذاريد . منظورتان خيرخواهى دور از دغلبازىها باشد . حوادث و رويدادها را دقيقا و بدون غرضورزىهاى شخصى و دور از هر گونه تملّق ، براى من توضيح بدهيد .
شما يقينا مىدانيد كه اظهارات شما درباره افراد و شئون اجتماعى مؤثر خواهد بود . لذا واقعيات را دگرگون نسازيد . در اين موقعيت كه من قرار گرفتهام هم با نيروى الهى و هم مطابق صلاحديد راستين اجتماعى ، سرنوشت چگونگى زندگى مردم بدست من سپرده شده است .
-----------
( 1 ) ط 116 ج 1 ص 130 .
[ 261 ]
مردم بطور معمولى دنبال تمايلات و خواستههاى شخصىشان را مىگيرند و از اين مسير در ناگوارىهاى زندگى معمولى غوطهور مىشوند و هم موجبات دورى از خداوند را براى خويشتن فراهم مىآورند . من در اين موقعيت خدادادى كه دارم سود و زيان آنان را بهتر از خودشان مىشناسم . عامل سيراب كننده تشنگى روحشان را بهتر از خودشان مىدانم . طرق آزادى وجدانشان را بهتر از خودشان تشخيص مىدهم .
هر يك از افراد اجتماع ، در محاصره فرديت خود گرفتار است ، جز خود كسى را نمىبيند و اين محاصره شكننده نه تنها ديگران را از چشمانداز آنان در زندگانى دور مىدارد ، بلكه از شكوفان شدن و گسترش ابعاد خودشان هم محروم مىسازد . ولى من در اين موقعيت خدادادى همه افراد اجتماع را جزئى از خود مىدانم و مىتوانم راههاى معقول برون رفتن از محاصره فرديت را بآنان نشان بدهم . در عين حال خود را در شادىهاى معقولشان و در همه ناگوارىهايى كه آنان را بناله در مىآورد ، شريك مىدانم :