قسم يكم رسالت جزئى
تاريخ بشرى بطور فراوان شاهد اين قسم از رسالتها بوده است . مانند رسالت علمى ، رسالت فلسفى ، رسالت هنرى ، رسالت حقوقى ، رسالت سياسى و رسالت مذهبى . . . هر فرد يا گروهى از انسانها كه در باره اشاعه و ترويج و تحقق بخشيدن بيكى از موضوعات مزبور در راه پيشبرد انسانيت و تصفيه آن موضوعات از آلودگىها در طريق بهرهبردارى از آنها بمعناى تعهّد انسانى ، دست بشناخت و تصرف بزند ، چنين شخصى رسالتى بعهده گرفته است .
اگر مبناى تعهّد ، عنصر اساسى اشاعه و تحقق بخشيدن به مختصات انسانى قرار نگيرد ، هر اندازه هم كه نتايج فعاليّتها در موضوعات مزبوره چشمگير باشد ،
از نتايج فعاليّت زنبور عسلى تجاوز نخواهد كرد ، زيرا زنبور عسل تعهد آزادانه در توليد عسل ندارد . بعبارت ديگر اين جاندار با هدفگيرى ايده آلى كه بالاتر از موقعيت خود بوده و او را وادار به فعاليت آزادانه از روى تعهد براى رسيدن بآن هدف نمايد ، كارى را انجام نميدهد .
در جوامع امروزى ، صدها بلكه هزارها فعاليّت در پيشبرد مختصات انسانى صورت ميگيرند و همه آنان چه صراحتا و چه با اشاره و بطور ضمنى دم از رسالت ميزنند ، ولى با تحقيق لازم و كافى روشن ميشود كه آنان سوداگران ماهرى
[ 55 ]
هستند كه براى آنان نه انسانيتى مطرح است و نه رسالتى درباره آن انسانيت . اينان با تمام هشيارى و زيركى كلمه رسالت را در امتيازاتى كه ميخواهند بدست بياورند ،
مبتذل نموده و بكار ميبرند . اينان : 1 پول ميخواهند 2 نام و افتخار ميجويند 3 تعصّب بر نژاد ميورزند 4 شهرت اجتماعى ميخواهند 5 كمبودهاى خود را درباره جلب محبّت ديگران به خويشتن جبران ميكنند 6 تقليد انعكاسى ميكنند 7 از تحريك احساسات ديگران و متوجّه ساختن آنان به اينكه كارى كردهاند ، لذّتها ميبرند .
در يك عبارت مختصر : سوداگران ماهرى هستند كه با روپوش رسالت ، خود را تسليت داده و خوشحال نموده و ديگران را مىفريبند .
خدا كند كه آنان حتى با اين نيّت لذت طلبى و سودجويى كه وارد ميدان فعاليت ميشوند ، نوعى از آگاهى و هشيارى درباره عظمت موضوع مورد سودا گرىشان پيدا كنند و دست از فعاليت ضدّ رسالت بردارند .
بهر حال ، قسم يكم رسالت جزئى است كه شناخت و دگرگون ساختن تكاملى انسان را در قلمرو خاصّى از امتيازات انسانى بعهده گرفته و با احساس تعهد برين دست به كار ميشود .