بينائى درونى و يقين ربانى مافوق همه امتيازات
هنگاميكه روش زندگى مادى و معنوى روى دو عامل بينايى صحيح و يقين ربانى قرار مىگيرد ، همه موجوديت آدمى بر مبناى وابستگى به كمال و استغناى ذاتى استوار مىگردد . زيرا فقط در اين صورتست كه همه قدرتها و امتيازات توزيع شده در دو قلمرو انسان و جهان نمىتواند بعنوان عوامل مزاحم يا خورد كننده انسان جوينده و آگاه جلوه نمايد .
اين اصل ما را بيك نتيجه ديگر نيز رهنمون مىشود و آن اينست كه نه تنها همه انسانهاى تبهكار با همه قدرت و امتيازاتى كه داشتند ، و با كثرت نهايى كه سطح كره زمين را اشغال مىكردند ، هراسى در على ( ع ) بوجود نمىآوردند ،
بلكه اگر جهان هستى هم با آنهمه عظمت و نيروهايى كه دارد ، در مقابل على ( ع ) بعنوان خصومت صفآرائى مينمود ، باز نمىتوانست وحشت و ترسى در آن شخصيت بوجود بياورد . زيرا او با آن بينائى درونى و يقين ربانى كه بدست آورده بود ، آغاز و انجام و هدف حيات خود را به كمال اعلا پيوسته بود . لذا جهان هستى گذرگاه سنگلاخى براى وى جلوه مىكرد كه هر عامل مزاحمى از جهان ،
نيرو يا بعد ديگرى را از او بيدار يا تقويت مىنمود . دليل اينكه شجاعت على ( ع ) در مقابل انسان و جهان ، وابستگى او به كمال اعلا است ، جمله آخرى است كه ميگويد « و من بديدار خداوندى مشتاقم » .
در سخنان على ( ع ) در كتاب نهج البلاغه چنانكه خواهيم ديد : دنيا با همه چهرههايش از ديدگاه على ( ع ) مىگذرد ، اين دنيا نه با لذايذ و امتيازات و قدرتهايش مىتواند على ( ع ) را از خود بربايد و بگوشهاى از هستى راكد و جامد بياندازد ، و نه شكستها و ناگوارىها مىتواند او را ترسانيده و زبون نموده و اختيار و مالكيت برخود را از او گرفته و شخصيت او را مانند يك درنده تيز چنگال متلاشى نمايد .
آرى او است كه مىگويد :
[ 237 ]
يا دنيا غرى غيرى ( اى دنيا ، برو ديگران را فريب بده ) هم او است كه مىگويد :