وفا به پيمانها دمساز پايدار صدق است و من سپرى با كفايتتر از وفا نمىدانم
بحث مشروح تعهد و وفاء به آن را در مواد رسالت كلى مطرح نمودهايم .
در اينجا يك نكته مهم را متذكر مىشويم و آن اينست كه تخلف از انجام تعهّد عبارت ديگرى از اسقاط ارزش شخصيت و نابود ساختن قدرت آن است در برابر واقعيات ، زيرا چنانكه در آن مباحث متذكر شدهايم : انسان در حالت ايجاد تعهد ، شخصيت خود را در گرو موضوعى مىگذارد كه انجام دادن يا ترك آن را در عهده ميگيرد و با تخلف از رها كردن شخصيت ، قدرت آن را تا حدّ صفر تقليل مىدهد . با نظر به اين اصل براى چنين فردى صحيح منعكس ساختن واقعيات كه صدق ناميده مىشود . كمترين ارزش نخواهد داشت ، زيرا چه ارزشى بالاتر از خود شخصيت ؟ و فرض اينست كه چنين فردى تا آنجا حاضر شده است كه شخصيت و ارزش خود را نابود بسازد .
امّا اينكه هيچ سپرى با كفايتتر از وفا وجود ندارد ، باين جهت است كه پديده وفا كشف از تقيّد انسان به حفظ شخصيت از عوامل سقوط مىنمايد و اثبات مىكند كه ذات اين انسان براى خود محترم است . پس در حقيقت براى حفظ و سالم نگهداشتن شخصيت خويش عالىترين و محكمترين سپر را بدست آورده است .
با اين ارزيابى كه امير المؤمنين درباره شخصيت انسانى بيان مىكند چگونه مىتوان دروغ و حيلهگرى و صحنهسازى را كه از مسائل پيش پا افتاده مديريتهاى معمولى اجتماعى است ، از وى توقع داشت ؟