نوع يكم مطالبه دليل و برهان براى هر ادعائى كه بعنوان ابراز واقعيت مطرح ميگردد
آياتى كه اين دستور را بيان ميكند ، فراوانست از آنجمله :
1 وَ قالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ اِلاَّ مَنْ كانَ هُوداً اَوْ نَصارى تِلْكَ اَمانِيُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ اِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ 1 ( آن اهل كتاب گفتند : هرگز وارد بهشت نخواهد گشت مگر كسى كه يهودى يا نصرانى باشد ، اينست آرزوهاى آنان ، بگو به آنان برهانتان را بياوريد اگر راستگويان هستيد ) .
2 خطاب به مشركين درباره حليت و حرمت گوشت حيوان كه مرد و زن را در بهره بردارى از آن تفكيك مىنمودند و حكم الزامى بردن نام خدا را در موقع ذبح و كشتن فرزندان ، ميفرمايد :
نَبِّئُونى بِعِلْمٍ اِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ 2 ( از روى علم درباره اين مسائل به من
-----------
( 1 ) البقره آيه 111 .
-----------
( 2 ) الانعام آيه 143 .
[ 232 ]
خبر بدهيد اگر راستگويان باشيد ) .
در آيه بعدى ميفرمايد :
3 فَمَنْ اَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ اِنَّ اللَّهَ لا يَهْدىِ الْقَوْمَ الظَّالِمينَ 1 ( كيست ستمكارتر از كسى كه بر خدا از روى كذب افترا مىگويد ، تا بدون تكيه بر علم ، مردم را گمراه بسازد . قطعا خداوند مردم ستمكار را هدايت نمىكند ) .
يعنى گمراه ساختن مردم بدون علم متكى بر مبناى صحيح ظلم به آن مردم است و اين ستمكاران چنان از رحمت الهى مطرودند كه هدايت عام خداوندى كه حتى جمادات از آن بهرهمندند ، شامل حال آنان نميگردد .
4 وَ قالَ مُوسى يا فِرْعَوْنُ اِنّى رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمينَ ، حَقيقٌ عَلى اَلاَّ اَقُولَ عَلَى اللَّهِ اِلاَّ الْحَقَّ قَدْ جِئْتُكُمْ بِبَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِىَ بَنى اِسْرائيلَ 2 ( و موسى ( ع ) به فرعون گفت : اى فرعون ، من رسولى از پروردگار عالميانم ،
شايسته و حتمى است كه من جز حق درباره خدا چيزى نگويم من بينه ( دليلى ) از پروردگارتان آوردهام ، پس بنى اسرائيل را با من بفرست ) .
در اين آيه حضرت موسى ( ع ) به مطلب خود دو دليل روشن ميآورد :
دليل يكم متوجه ساختن فرعون به شخصيت صادق و امين و خيرخواه و جنبه الهى خود ( موسى ) كه اگر فرعون درباره اتصاف موسى ( ع ) به اين اوصاف عالى الهى ميانديشيد ، نبوت موسى را از روى دليل مىپذيرفت .
دليل دوم تكيه حضرت موسى ( ع ) به معجزهاى بود كه مأمور به ابراز آن بود . اين معجزه اژدها شدن عصاى چوبين و يد بيضاء است ( دست نورانى كه از گريبانش در آورد ) فرعون نيز دليل ارتباط موسى را با خدا مطالبه كرد :
-----------
( 1 ) الانعام آيه 144 .
-----------
( 2 ) الاعراف آيه 104 و 105 .
[ 233 ]
5 قالَ اِنْ كُنْتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِها اِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقينَ 1 ( فرعون گفت : اگر آيتى آوردهاى ، آنرا نشان بده اگر از راستگويانى ) ملاحظه مىشود كه در آيات قرآنى هم مطالبه فرعون را كه از موسى دليل ميخواست و هم تكيه آن پيامبر را به دليل مطرح مينمايد . با اين نكته كه پيش از آنكه فرعون مطالبه دليل نمايد ، خود حضرت موسى پيشدستى كرده و ادعاى خود را متكى به دليل ابراز ميدارد .
6 اَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِه الِهَةً قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ هذا ذِكْرُ مَنْ مَعِىَ وَ ذِكْرُ مَنْ قَبْلى بَلْ اَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ 2 ( يا اينكه آنان بجز خداى يگانه خدايانى را اتخاذ كردهاند ، بآنان بگو برهانتان را بياوريد ،
اينست عامل ذكر كسى كه با من است و عامل ذكر كسى كه پيش از من بوده است ، بلكه اكثر آنان حق را نميدانند ، پس آنان از حق اعراض كنندگانند ) 7 وَ مَنْ يَدْعُ مَعَ اللَّهِ اِلهاً آخَرَ لا بُرْهانَ لَهُ بِهِ فَأِنَّما حِسابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ اِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ 3 ( و هر كس كه با وجود خدا يا با در نظر گرفتن خدا ، خدائى ديگر را مىخواند ، براى او برهانى نيست ، جز اين نيست كه حساب او در نزد پروردگارش ميباشد ، قطعا كافران رستگار نخواهند گشت ) .
8 قُلْ اَ رَأَيْتُمْ شُرَكائَكُمْ الَّذينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ اَرُونى ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرضِ اَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فىِ السَّماواتِ اَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً فَهُمْ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْهُ بَلْ اِنْ يَعِدِ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً اِلاَّ غُروُراً 4 ( به آنان بگو : آيا ديديد شركائتان را كه جز خدا را ميخوانند ، بمن نشان بدهيد كه آنان چه چيزى را از زمين آفريدهاند ، يا براى آنان در آسمانها شركتى وجود دارد ، يا براى آنان كتابى دادهايم كه از آن كتاب دليلى براى خود داشته باشند ، [ اين خيالات صحيح
-----------
( 1 ) الاعراف آيه 106 .
-----------
( 2 ) الانبياء آيه 24 .
-----------
( 3 ) المؤمنون آيه 117 .
-----------
( 4 ) الفاطر آيه 40
[ 234 ]
نيست ] بلكه ستمكاران بيكديگر جز وعده فريبنده چيز ديگر نميدهند ) .
9 وَ نَزَعْنا مِنْ كُلِّ اُمَّةٍ شَهيداً فَقُلْنا هاتُوا بُرْهانَكُمْ فَعَلِمُوا اَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَروُنَ 1 [ و در روز قيامت ] از هر امتى شاهدى ( پيامبرى يا حجتى ديگر ) را بيرون آورديم [ تا شهادت بدهند به اينكه در دنيا رسالت خود را اجراء نمودهاند ] پس به كفار و منحرفين گفتيم برهانتان را بياوريد ،
پس از آن فهميدند كه حق از آن خداست و هر افترائى كه زدهاند ، به ضرر آنها بوده است ) .
10 يا اَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جائَكُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ اَنْزَلْنا اِلَيْكُمْ نُوراً مُبينا 2 ( اى مردم ، براى شما برهانى از پروردگارتان آمده است و براى شما نور آشكارى فرستاديم ) .
11 قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ اَرُونى ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ اَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فىِ السَّماواتِ اِئْتُونى بِكِتابٍ مِنْ قَبْلُ هذا اَوْ اَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ اِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ 3 ( به آنان بگو آيا ديديد آنچه را كه جز خدا ميخوانيد ، بمن نشان بدهيد . آنان چه چيزى را از زمين آفريدند ، يا آيا براى آنان شركتى در آسمانها است ، [ براى اثبات ادعاى خود ] كتابى پيش از اين بياوريد [ كه ادعاى شما را اثبات كند ] يا نشانهاى از علم بياوريد اگر شما راستگويانيد ) .
12 لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى مَنْ حَىَّ عَنْ بَيِّنَةٍ 4 ( تا هلاك شود كسى كه هلاك ميشود از روى دليل و حيات داشته باشد كسى كه حيات دارد از روى دليل ) يعنى هلاكت و رستگارى انسانها روى دليل و بينه و برهان است .
-----------
( 1 ) القصص آيه 75 .
-----------
( 2 ) النساء آيه 174 .
-----------
( 3 ) الاحقاف آيه 4 .
-----------
( 4 ) الانفال آيه 42 .
[ 235 ]
13 شَهْرُ رَمَضانَ اَلَّذى اَنْزَلَ فيهِ الْقُرْآنَ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ 1 ( ماه رمضانى كه قرآن را در آن نازل كرد ، اين قرآن براى مردم هدايت و دلايلى از هدايت و تفكيك حق از باطل است . كلمه بينه در شكل مفرد و جمع آن ( بينات ) در حدود 70 مورد از آيات قرآنى آمده است .