نتيجه يكم تعميم شناخت براى همه انسانهاى جامعه
چه بطور مستقيم كه با ارتباط مستقيم حواس و ذهن با واقعيات امكان پذير ميگردد و چه بطور غير مستقيم كه بوسيله تعليم و تربيتها و ارشاد و كتاب و غير ذلك صورت ميگيرد . نكته بسيار با اهميتى كه در اين آيات و ديگر آيات مربوطه وجود دارد ،
اينست كه ضرورت تحصيل شناخت مخصوص به دورهاى مخصوص از زندگى و يا گروهى خاص و يا موقعيتى معين در زندگى نبوده و براى همه دورانهاى عمر و همه افراد و گروهها و موقعيتها عموميت دارد . اين است روشنترين دليل الهى بودن دين اسلام كه با اينكه بانى آن درس ناخوانده و خط ننوشته و استاد نديده بوده است . اينگونه از دانش و معرفت حمايت نموده و با شرط توانائى و امكان بعنوان وظيفه لازم براى همه مسلمين تعميم بدهد . با اين تحريك و تشويق جدى ميتوان گفت : « حيات معقول » از ديدگاه اسلام بدون معرفت و شناخت در حد امكان ، قابل تحقق و عملى نخواهد بود . اين مكتب كجا و آن مكتبها و نظامهاى بشرى كجا كه معرفت و شناخت را جز براى آماده كردن مردم جامعه براى يك زندگى قالب ريزى شده ، مطلوب نميدانند .