شيئى براى خود و شيئى براى ما ( بازيگرى و تماشاگرى در شناخت )
بطور قطع مسئلهاى به اين دشوارى و اهميت در قلمرو شناخت وجود ندارد . بلكه ميتوان گفت : ناتوانى از حل عمده آن مشكلات فلسفى كه در هر دوره و در همه جوامع بشرى گريبانگير متفكران فلسفى ميباشد ، مستند به نشناختن مرز واقعى ميان شيئى براى خود و شيئى براى ما است كه لائوتسه فيلسوف چينى بنا بنقل نيلز بوهر فيزيكدان مشهور : آنرا تماشاگرى و بازيگرى ناميده و چنين گفته است : « ما در نمايشنامه بزرگ وجود هم بازيگريم هم تماشاگر » ما اين مسئله را در مجلد پنجم از همين كتاب ( ترجمه و تفسير نهج البلاغه از ص 169 تا ص 176 بقرار زير مطرح نمودهايم : 1 لائوتسه و پس از آن محمد بن طرخان فارابى يكى از بزرگترين حكماى اسلام اين مسئله را در گذشته مطرح نمودهاند . 2 مبانى مهم معرفت 3 انواع بازيگريها ( موضع گيرىها و مختصات درك كننده يا واسطه بروز درك . ) 4 روايتى از پيامبر درباره آرزوى تماس با واقعيات محض و ابياتى از مولوى درباره « شيئى براى خود و شيئى براى ما » 5 راه از بين بردن يا تقليل بازيگرى ناشى از جبر طبيعت . مطالعه كنندگان محترم ميتوانند براى بررسىهاى مقدماتى به مباحث مزبور مراجعه فرمايند .