هدف و حكمت آزمايشها
اصل هدف و حكمت آزمايشهايى كه در شئون گوناگون بشرى ضرورت يا مفيديت پيدا مىكنند ، عبارت است از بدست آوردن اطلاع از موقعيت شخص يا اشخاصى كه مورد آزمايش قرار مىگيرند .
بدانجهت كه امكانات و وسايل وصول به واقعياتى كه در دسترس مردم قرار ميگيرند ، همه آنان را با واقعيات و قوانين مربوط نمىسازند ، چنانكه كميت و كيفيت ارتباط انسانها با واقعيات با در دست داشتن امكانات و وسايل يكنواخت نميباشد .
روشن ميشود كه پديده آزمايش در شئون مختلف حيات بعنوان يك امر ضرورى يا مفيد نقش مهمى را بعهده دارد . هر آزمايشى مركب از چهار عنصر اساسى است :
عنصر يكم آزمايش كننده است كه عبارت است از شخص يا مقامى والاتر از شخص مورد آزمايش كه مىخواهد اطلاع كامل از موقعيت مورد آزمايش در برابر واقعيت و يا قانون بدست آورد . سه شرط اساسى براى آزمايش كننده لازم است :
يك اطلاع كامل از همان واقعيتى كه مورد سنجش با موقعيت شخص آزمايش شونده است .
-----------
( 1 ) آل عمران آيه 144 .
[ 241 ]
دو بى غرضى كامل كه شخص آزمايش شده را در گرداب بازيگرىهاى خويش و انعطافهاى واقعيت كه موضوع آزمايش است كلافه نكند .
سه مراعات دقيق شخصى كه آزمايش مىشود ، و تشخيص حالات مثبت و منفى او در برابر واقعيت .
عنصر دوم شخصى كه مورد آزمايش قرار مىگيرد . دو شرط اساسى براى اين عنصر بايستى منظور شود :
يك آماده بودن امكانات كافى و وسايل ضرورى براى تماس شخص آزمايش شونده با واقعيت .
دو داشتن حالت معتدل روانى كه بتواند از حافظه و تفكر و تجسيم و اختيار خود در تماس با واقعيت و ابراز آن ، حدّ اكثر استفاده را بنمايد .
عنصر سوم قانون يا واقعيتى است كه اطلاع يافتن از رابطه شخص آزمايش شونده با آن ، مطلوب آزمايش كننده مىباشد .
عنصر چهارم هدف آزمايش است كه عبارت است از بدست آوردن آگاهى از رابطه و موقعيت آزمايش شونده با قانون يا واقعيت .
با نظر به عناصر آزمايش ، حقيقتى كه بدست مىآوريم ، اينست كه همواره واقعيات و قوانين با قطع نظر از چگونگى روابط انسانها با آنها وجود دارند . و براى بدست آوردن موقعيت و رابطه مردم با آنها ، آزمايش بعنوان يك پديده ضرورى در قلمرو حيات دخالت مىكند .
دو نوع آزمايش ديگر وجود دارد كه از نظر هدف و برخى ديگر از عناصر آزمايشهاى انسانها كه با يكديگر انجام مىدهند ، متفاوت مىباشند :
نوع يكم آزمايشهايى كه بوسيله دستگاههاى آزمايشى ناآگاه انجام مىگيرند . اين نوع آزمايشها براى تحصيل آگاهى به موقعيت انسانهاى ديگر در برابر واقعيتها نيست ، بلكه هدف كشف واقعيات از آن دستگاهها است كه كمك به پيشرفت معرفتى بشرى مىنمايد .
البته مقصود ما از كشف واقعيات بمعناى فلسفى دقيق نيست ، بلكه منظور
[ 242 ]
ما بر نهادن ابعاد و چهرههاى واقعيتها است كه با مختصات خود دستگاه آزمايش نمودار مىگردند .
نوع دوم آزمايش خداوندى است . در اين آزمايش هدف بدست آوردن آگاهى از واقعيات نمىباشد ، بلكه منظور باز شدن ابعاد و بهره بردارى انسانها است در قلمرو واقعيات از قدرت و اختيارى كه دارند .
اغلب متفكران الهيون معتقدند كه اين دنيا آزمايشگاهى است كه ابعاد و نيروهاى آدميان را به فعليت رسانيده آنها را در زنجير حوادث هستى مىگستراند و پس از مفارقت روح از بدن است كه نتايج آن فعليتها نمودار مىگردد و انسانها با شخصيتى تشكل يافته از آن نتايج رهسپار ابديت مىگردند .
مباحث ديگرى درباره آزمايش خداوندى وجود دارد كه در مجلد ششم از تفسير و نقد و تحليل مثنوى از ص 410 تا 425 و در مجلد نهم ص 410 تا 428 و در مجلد سيزدهم ص 144 مطرح شده است . 11 ، 12 و اللّه ما كتمت وشمة و لا كذبت كذبة و لقد نبّئت بهذا المقام و هذا اليوم ( سوگند به خدا ، كلمهاى را مخفى نداشتهام و هرگز دهان به دروغ باز نكردهام . و از پيش ، به موقعيت كنونى و وضعى كه امروز جامعه را فرا گرفته است ،
خبر داده شدهام ) . مقصود از وشمة هر گونه رمز و علامت حقيقت است .