فتنهاى كه در دوران زمامدارى امير المؤمنين بوجود آمده بود
چنانكه از تواريخ برمىآيد ، در دوران پيش از زمامدارى امير المؤمنين عليه السلام ، قضايايى را بعنوان مواد برنامه اسلامى در جوامع به وجود آورده بودند . اين قضايا با حقيقت اسلام سازگار نبود . براى توجيه آنها موضوع اجتهاد و نظر را مطرح كرده مىگفتند :
پيشروانى كه قضايايى را بعنوان مواد برنامه اسلامى در متن اين دين جاودانى وارد كردهاند ، مجتهد و صاحب نظر بودهاند .
اين خوش گمانى توجيهى براى تثبيت آن قضايا شده تدريجا به عنوان تكاليف و احكام اسلامى تلقى گشته بودند .
امير المؤمنين ( ع ) كه به گفته علايلى در كتاب سمو المعنى فى سمو الذات همواره رهبر گروه محافظ اسلام بود ، براى بركنار ساختن آن قضايا و آشكار كردن متن واقعى اسلام ، دست به اقداماتى جدّى زد .
[ 91 ]
هيچ جاى ترديدى نيست كه اين اقدامات براى كسانى كه از آن قضايا استفادهها داشتند و موضع خود را با آنها تثبيت كرده بودند ، سخت نگران كننده بود ، لذا آن قضايا را كه با نظريات شخصى گردانندگان اجتماعى پيش از دوران على ( ع ) ،
به وجود آمده بود ، حق جلوه مىدادند و حقى را كه على ( ع ) مطرح و اجرا ميكرد ،
باطل قلمداد مىكردند .
مسلم است كه اين گونه ابهام انگيز نمودن واقعيات به وسيله سودجويان و مقام پرستان ، مىتواند براى مردم معمولى فتنههاى بسيار تاريك و اضطراب انگيزى به وجود بياورد .
عامل اصلى آزمايش مردم در چنان جامعهاى طرفدارى سخت و بى مسامحه امير المؤمنين از حق و تنفر او از باطل بوده است كه بهيچ وجه سستى در آن طرفدارى و تنفر را به خود راه نمىداد .
بهترين دليل اين مدّعا كه عوامل فتنه و گردانندگان آنها سود جويان و مقام پرستان ، بودند ، اعتراف خود طلحه و زبير است كه در مباحث گذشته ملاحظه نموديم و ديديم كه اين دو مرد صراحتاً رياست طلبى خود را در برابر امير المؤمنين ابراز كردند .
همچنين سرگذشت معاويه و اخلالگرىهاى او بوسيله فتنههايى كه در حكومت آن حضرت براه انداخته بود ، بقدرى روشن است كه مىتوان گفت : معاويه تا آخرين نفس امير المؤمنين ( ع ) كارى ديگر جز بوجود آوردن فتنههاى رنگارنگ ،
نداشت ، امّا در اين فتنهها به عادلترين مرد تاريخ چه مىگذشت ؟ و ايدهآلترين انسان چقدر رنج مىبرد ؟ و چه خونهاى بيگناه بزمين ريخته مىشد ؟ و چه حقها كه نابود و باطلها كه زنده مىگشت ؟ و چه سرنوشت بدى را براى جوامع اسلامى بلكه براى جامعه بشريت پىريزى مىكرد ؟
معاويه كارى با اينها نداشت ، زيرا كار او تنها بوجود آوردن بهترين مثال براى خودخواهى بنيان كن انسانيت منحصر بود . تتمه اين مبحث را در تفسير موضوعى فتنهها خواهيم ديد .
[ 92 ]