ترجمه خطبه پنجم
در آن هنگام كه رسول خدا از دنيا رفت ، عباس و ابو سفيان امير المؤمنين ( ع ) را مخاطب قرار دادند كه با او بيعت كنند ( اين گفتگو پس از تمام شدن بيعت با ابو بكر در سقيفه بوده است ) و در اين خطبه از آشوبگرى نهى ميكند و درباره اخلاق و علم خود توضيحى ميدهد .
اى مردم ، امواج طوفانى فتنهها را كه حيات شما دريانوردان اقيانوس هستى را به تلاطم انداخته است ، با كشتىهاى نجات بشكافيد و پيش برويد 1 . از راه عداوت و نفرت از يكديگر برگرديد 2 و طريق مهر و محبت پيش بگيريد . تاجهاى فريباى مباهات و افتخار بيكديگر را از تارك خود برداشته بر زمين نهيد 3 . آن كس به مقصود خويشتن نائل گشت كه پر و بالى داشت و بپرواز در آمد ، يا فاقد قدرت بود ،
از هجوم به مخاطرات خوددارى كرد و آسوده گشت 4 .
اينگونه زمامدارى مانند آبى كثيف است كه با مشقت بياشامند و چونان لقمه ناگوار است كه با خوردنش به غصّه و اندوه گرفتار آيند 5 . كسى كه دست به چيدن ميوه نارس ببرد ، چونان كشاورزيست كه در غير زمين خود بكارد 6 .
اگر سخنى در حقيقت زمامدارى بگويم ، مدعيان به حرص و طمع رياست متّهمم خواهند ساخت 7 اگر سكوت كنم ، خواهند گفت :
على از مرگ مىترسد 8 شگفتا پس از تن در دادن به آنهمه مخاطرات و تكاپوها در كارزارها ، من از مرگ مىترسم 9 ؟ سوگند به خدا ، انس فرزند ابيطالب با مرگ ، بيش از انس كودك شيرخوار است به پستان مادرش 10 .
سكوت من از روى علمى است پوشيده بر ديگران كه اگر ابرازش كنم ، مانند لرزش طناب آويخته در چاههاى عميق ، بخود لرزيده در اضطراب فرو خواهيد رفت 11 .
[ 71 ]