احساس بىنيازى در حال اطمينان به داشتن عامل مرتفع كننده احتياج
هر احتياجى يك احساس و تحرك طبيعى و يك حالت روانى در انسان بوجود مىآورد :
حالت يكم خواستن غريزى آن عامل است كه احتياج آدمى را مرتفع مىسازد ، مانند خواستن آب كه حالت طبيعى انسان تشنه مىباشد . اين حالت ميان همه جانداران چه انسان و چه غير انسان مشترك است .
حالت دوم نگرانى و هيجان روانى كه از احساس احتياج و امكان نرسيدن به عامل مرتفع كننده آن توليد مىشود . حالت طبيعى احساس احتياج ، تنها اثر همان احساس را در انسان به وجود مىآورد ، مانند ساير جانداران . شدت و ضعف تكاپو براى مرتفع ساختن نياز رابطه مستقيم با شدت و ضعف خود احتياج دارد ، يعنى هر اندازه كه احتياج شديدتر بوده باشد ، تكاپو براى رفع آن نيز سختتر خواهد بود .
[ 68 ]
در حالت دوم كه تنها در انسان بروز مىكند ، به اضافه وجود حالت طبيعى ،
نگرانى و هيجان نيز اضافه بآن مىشود و موجب اضطراب سطوح روانى ميگردد .
مسلم است كه خطر حياتى و روانى حالت دوم بيش از حالت اول است .
براى توضيح مسئله اگر فرض كنيم : موضوع احتياج ما آب است و تشنگى ما [ كه فرضا با رسيدن به صد درجه ، حيات ما را به خطر مىاندازد ] به پنج درجه از صد درجه رسيده است ، هنگامى كه قواى دماغى خود را در پيدا كردن آب متمركز كنيم ، پديده تشنگى خود را تشديد مىنمائيم ، اين تشديد كه جنبه روانى خالص دارد ، فاصله آب را هم با ما زيادتر مىسازد . در نتيجه هم به شدت تشنگى خود مىافزائيم و هم فاصله آب را از خود دورتر مىسازيم . در صورتى كه اگر آب در دسترس ما قرار گرفته باشد ، حتى با رسيدن تشنگى به 95 درجه هم ، حالت نگرانى و هيجان اضطراب انگيز در ما بوجود نمىآيد .
نتيجه حيات بخشى كه از جمله امير المؤمنين عليه السلام مىتوانيم بگيريم اينست كه اكثر دردها و ناگوارىهايى كه دامنگير انسانها مىباشد ، ناشى از حالت دوم در قلمرو احتياجات مىباشد . يعنى اگر قدرت تحريك احتياج مثلا 1 باشد ، ما انسانها بجهت ناآگاهى به واقعيات مربوط به حيات ، دستخوش تلقينها و تجسيمهاى بىپايه درونى مىگرديم و در سراشيبى نوميدىها دست و پا مىزنيم . اين دست و پا زدنها نه تنها در رفع احتياجات ما اثرى ندارند ، بلكه قدرتها و استعدادهاى ما را كاهش مىدهند . در صورتى كه اگر آدمى با آگاهى از واقعيات و سنجش احتياجات و قدرت برطرف كننده آنها ، تنها با همان حالت اول ( كه احساس طبيعى احتياج و تكاپوى هماهنگ در راه برطرف كردن آن ) با نيازمندىها مواجه گردد سرمايههاى روانى خود را بيهوده تلف نخواهد كرد .
[ 69 ]