مسئله دوم گروه پاكدلان پاك انديش
اين گروه را كسانى تشكيل مىدهند كه از محاصره خودخواهى نجات پيدا كرده ، درباره صلاح و فساد جامعه بىتفاوت نبوده همان اهميت حياتى را براى اوضاع جامعه قائلند كه براى جان عزيز خود . انديشههاى اينان با طهارت قلب آبيارى مىشود ، هر واحد و قضيهاى كه بعنوان حلقهاى از زنجير انديشهشان قرار مىگيرد ،
به وسيله فعاليّتهاى پاك صيقلى مىگردد .
تفاوت اين گروه با روشنفكران در اينست كه روشنفكران با احساس تعهدى كه دارند ، در مقابل فتنهها بيكار و بىتفاوت ننشسته ، دست به تكاپو مىبرند و راه را براى خروج مردم از ابهامى كه از اختلاط حق و باطل فضاى جامعه را گرفته است ،
هموار مىسازند ، در صورتى كه گروه پاكدلان پاك انديش اگر دست به فعاليت مطابق احساس تعهد برين بزنند ، داخل گروه روشنفكران مىباشند و دسته مستقلى را تشكيل نمىدهند . و اگر بهمان پاكدلى و پاك انديشى كفايت كنند ، مردمى هستند كه تنها در فكر نجات خويشتن از لجن فتنهها مىباشند .
تفاوت اين گروه با روشنفكران همان تفاوت عابد و عالم است كه سعدى بيان كرده است :
صاحبدلى به مدرسه آمد ز خانقاه
بشكست عهد صحبت اهل طريق را
گفتم ميان عابد و عالم چه فرق بود
تا اختيار كردى از آن اين فريق را
گفت آن گليم خويش بدر ميبرد ز موج
وين جهد مىكند كه بگيرد غريق را