12 پيمان شكنان از پديده پيمان الهى كه مقدسترين پديدهها است سوء استفاده مىكنند
اينست درد بى درمان روابط بشرى : اسكنجبينها صفرا مىافزايند آبحياتها زهر كشنده مىشوند روشنايىها كور مىكنند بلى ، در بازيگرىهاى ما انسانها :
آتش از گرمى فتد مهر از فروغ
فلسفه باطل شود منطق دروغ
پهلوانى را بياندازد خسى
پشهاى غالب شود بر كركسى
ما انسانها اعجازهايى بالاتر از اينها هم داريم ، ما همان موجودات هستيم كه مىتوانيم داد از علم و دانش بزنيم ، براى غوطهور كردن ديگران در جهل و تاريكى .
ما مىتوانيم با دم از وجدان زدن ، وجدانها را از فعاليت بياندازيم و با حمايت از انديشه و آزادى ، هر دو عنصر اساسى حيات را از كار بياندازيم .
از اين مطالب تعجب نكنيد ، زيرا خودمحورى پديدهايست كه هر گونه هست را نيست و هر گونه نيست را مىتواند هست نمايش بدهد . حتى ميگويد :
مگر در فلسفههاى ايده آليستى نخواندهايد كه :
آن چه كه واقعيت دارد ، « من » است ، « من » خود را بر مىنهد و سپس جز من را بعنوان سايهاى از آن ، برابر مىنهد ، آنگاه هستى را از آن استنتاج مىكند مدّعا را بنگريد و دليلش را كه براى بىاساسترين و مزخرفترين سخن هم استدلال فلسفى مىكنيم طلحه و زبير بيعت مجدد را براه انداختند ، تا بار ديگر قيافه ربانى نشان بدهند و خود را از دليل و برهان نماينده واقعى حق و حقيقت ، دور كنند