از آن تحول تكاملى كه پيامبر اسلام بوجود آورده بود ، منحرف گشته بهمان نقطه برگشتهايد كه مبدء حركت تكاملى شما بود
نه چو تو هر روز واپستر روى
سوى سنگى ميروى از گوهرى
چرا به قهقرا برگشتهايد ، مگر پيامبر شما را از منجلاب بيرون نكشيد مگر راه را پيش پاى شما هموار نساخت كجا بوديد و امروز بكجا رسيديد مگر پيامبرى كه فرياد مىزد :
لا اِكْراهَ فِى الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَىِّ 1 .
( اكراه و اجبارى در دين نيست ، رشد و گمراهى آشكار و از يكديگر تفكيك گشتهاند ) شما را مجبور به حركت تكاملى كرده بود كه امروز با رفتن او از اين دنيا بحال اولى خود برگشتهايد ؟ اينهمه پافشارى روى جهل و خودخواهى براى چيست ؟
كجا رفت آن عظمتهاى انسانى كه در حيات پيامبر بدست آورده بوديد ؟ كو آن صميميتها و صفا و خلوص سازندهاى كه پيامبر در درون شما حكمفرما نموده بود ؟ براستى شما همان اشخاصيد ؟
آيا شماييد كه ابديت را در فروغ چشمان پيامبر ديده بوديد ؟ آيا شماييد كه عدالت و حقطلبى پيامبر ، شما را بطور رسمى وارد تاريخ انسانها كرده بود ؟ چنين مىنماييد كه نه محمدى ( ص ) در سرزمين شما بوده است ، نه جنبش و حركت و تحول تكاملى كه با پيكارهاى برونى و درونى آغاز شده بوده از روى حقيقت بشما مىگويم :
-----------
( 1 ) البقره آيه 56 .
[ 235 ]
امروز كه شما در اين موقعيت قرار گرفتهايد ، شبيه بهمان روزيست كه پيامبر در آن مبعوث گشته ، تبليغ رسالت خود را آغاز نمود .
در آنروز پيامبر روياروى مردمى قرار گرفته بود كه در جهل و نادانى غوطهور بودند . راه از چاه تشخيص داده نمىشد ، شرك به خدا شايع ، زنده به گور كردن فرزندان به جهت تعصب كورانه درباره دختران رايج بود . هدفى جز درهم و دينار ديده نمىشد . صلح و جنگ آنان بهيچ مبناى صحيح استوار نبود . اصول و قوانين زندگى مادى و معنوى درهم و برهم بود و شمشير بجاى منطق و هوى و هوس كار تعقل را انجام مىداد . در ميان چنين مردمى پيامبر اسلام اقدام به تبليغ رسالت نمود . و با اين تبليغ آنان را در بوته آزمايش قرار داد . آيات الهى را به آنان عرضه كرد ،
واقعيات را در اختيار آنان گذاشت .
امروز وضع شما مردم پس از گذشت ساليان متمادى وضع همان دوران است كه خداوند مرا مانند پيامبر اكرم در آن دوران ، وسيله آزمايش شما قرار داده است .
من از روى خلوص و صفا سعادت دنيا و آخرت شما را مىخواهم و اسلامى را كه پيامبر عظيم الشأن به شما ابلاغ مىفرمود ، عرضه مىكنم . شما در ميان بدعتها و هوسهاى بى سر و ته و بدآموزىهاى روزگار پس از پيامبر غوطهور گشتهايد . چقدر بيكديگر شبيهاند : كفر آن روز و انحراف امروز . 6 ، 7 ، 8 ، 9 ، 10 و الّذى بعثه بالحقّ لتبلبلنّ بلبلة و لتغربلنّ غربلة و لتساطنّ سوط القدر حتّى يعود اسفلكم اعلاكم و اعلاكم اسفلكم و ليسبقنّ سابقون كانوا قصّروا و ليقصّرنّ سبّاقون كانوا سبقوا ( سوگند به خدايى كه پيامبر را به حق مبعوث فرموده است ، شما گرفتار آشوبهاى فكرى و عقيدتى گشته ، در پرويزن حوادث براى تصفيه بهم خواهيم خورد و چونان محتواى ديك جوشان درهم و برهم خواهيد گشت . تا پايين نشينانتان صعود به بالا نمايند و بالانشينانتان به پستىها سقوط كنند . گروهى از شما كه در گذشته تقصير كار بودند ، پيش بتازند و جمعى كه پيشتازان جامعه بودند ، خطاكار گردند ) .
[ 236 ]