ديروز انسانهائى بودند و امروز شياطين گشتهاند
ديروز انسانهايى بودند كه مختصات انسانيت در وجود آنان فعاليت ميكرد .
راه مىرفتند و دست ديگران را هم براى سلوك در مسير كمال مىگرفتند ، تدريجا آن مختصات را از دست دادند ، امروز رو به قهقرا مىروند و سدّ راه رهگذران كمال شدهاند . راه راست مىرفتند و منحرف شدند و اكنون با هر فرد و گروهى كه ارتباط برقرار كنند ، منحرفش خواهند كرد . بنابر اين ، انسانهائى بودند ، كه امروز مبدل به شياطين شده . رهزنى رهروان كمال را پيشه خود ساختهاند . اينست معناى شياطين الانس ، زيرا :
اى برادر تو همى انديشهاى
ما بقى خود استخوان و ريشهاى
گر بود انديشهات گل گلشنى
ور بود خارى تو هيمه گلخنى
وقتى كه هدف گيرىها و انديشههاى آدمى ، جنبه شيطانى داشته باشد ، او با داشتن صورت آدمى مبدل به شيطان مىگردد :
اى بسا ابليس آدم رو كه هست
پس بهر دستى نبايد داد دست
اين مطلب در آيهاى از قرآن چنين آمده است :
وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِىِّ عَدُوَّا شَياطينَ الْاِنْسِ وَ الْجِنِّ 1 .
( و بدينسان براى هر پيامبرى دشمنى از شياطين انس و جن قرار داديم ) .
با نظر به اين تحول نابكارانه ، ضرورى است كه تحليل كنندگان تاريخ و ساير محققان علوم انسانى اين تحول را فراموش نكنند و تاريخ و حساب انسانها را از شياطين الانس تفكيك كنند ، باشد كه نظرات آنان درباره انسان و شئون او قابل اعتماد بيشترى باشد .
-----------
( 1 ) الانعام آيه 112 .
[ 136 ]