پيمان و پيمان شكنى از ديدگاه قرآن
در قرآن مجيد آيات مربوط به پيمان و پيمانشكنى فراوان است . اين آيات با بيانات مختلف عظمت تعهد و پيمان را چنان مطرح مىكند كه در برابر آن هيچ يك از شئون انسانى در ارتباط با جز خود به آن پايه از اهميت به نظر نمىرسد .
و همچنين آياتى در قرآن مجيد پيمانشكنى را چنان تهديد مىكند كه مبارزه با عالىترين اصل انسانى را . ما نمونهاى از هر دو نوع آيات را در اين مبحث مىآوريم :
آيات مربوط به عظمت پديده پيمان :
1 آياتى است كه وفا به عهد را از مختصات رشد و ايمان محسوب ميدارد .
مانند :
لَيْسَ الْبِرَّ اَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وُ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْاخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيّينَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوى الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينَ وَ ابْنَ السَّبيلَ وَ السَّائِلينَ وَ فِى الرِّقابِ وَ اَقامَ الصَّلوةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ الْمَوْفُونَ بِعَهْدِهِمْ اِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرينَ فى الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ 1 .
( نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به طرف مشرق و مغرب بگردانيد ،
بلكه نيكوكار كسى است كه به خدا و روز آخرت و فرشتگان و كتاب الهى و پيامبران
-----------
( 1 ) البقرة آيه 177 .
[ 34 ]
ايمان بياورد و در راه محبت الهى مال به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و درماندگان در راه و مستمندان و [ نجات دادن ] بردگان مىدهد و نماز را برپا مىدارد و زكات مىدهد و آنانكه موقعى كه پيمان مىبندند ، به پيمان خود وفا مىكنند و در مقابل رنج و مشقت و عوامل ترس ، بردبار و شكيبا هستند . آنان راستگو و راست كردار و داراى تقوى مىباشند ) .
ملاحظه مىشود كه وفا به عهد و پيمان در رديف اصول اساسى ايمان و رشد محسوب شده است .
2 آياتى از قرآن مجيد يكطرف عهد و پيمان را خدا معرفى مىكند . در حقيقت هر تعهد مشروعى كه ميان انسانها بسته مىشود ، از آن جهت كه شخصيت انسانى كه جنبه الهى دارد و در گرو معاهده قرار مىگيرد ، شكستن تعهد و عمل نكردن به پيمان ، مخالفت با خدا محسوب مىشود . اين نكته در فرمان مالك اشتر صريحا تذكر داده شده است . نمونهاى از اين آيات بقرار زير است :
مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ 1 .
( از مؤمنان مردانى در ايفاء به عهدى كه با خدا بستند ، صدق ورزيدند ) .
پيمانهايى كه مردم با ايمان با يكديگر يا با رهبر عظيم الشان اسلام مىبستند ،
طرف آنان بطور مستقيم ، انسانها و پيمان مربوط به اصلاح زندگى مادى و معنوى خودشان بود ، نه عبادتهاى مستقيم ، مانند نماز و روزه و با اينحال خداوند آن پيمانها را با جنبه الهى يادآور مىگردد .
3 گروهى ديگر از آيات مسئوليت انسانها را درباره عهد و پيمانهايى كه مىبندند گوشزد مىكند ، مانند :
وَ اَوْفُوا بِالْعَهْدِ اِنَّ الْعَهْدَ كانَ مَسْئُولاً 2 .
( وفا به عهد كنيد ، عهد مورد مسئوليت است ) .
-----------
( 1 ) الاحزاب آيه 23 .
-----------
( 2 ) الاسراء آيه 34 .
[ 35 ]
4 آيات فراوانى در قرآن پيمان شكنى را سخت محكوم نموده تبهكارى پيمان شكنان را اثبات مىكند . مانند :
فَبِما نَقْضِهِمْ ميثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِيَةً 1 .
( بجهت پيمانشكنى كه مرتكب شدند ، آنان را لعنت كرديم و دلهايشان را به قساوت مبتلا ساختيم ) .
5 بعضى از اين آيات خودشكنى پيمانشكنان را گوشزد مىكند . مانند :
فمن نكث فانما ينكث على نفسه 2 .
( كسى كه تعهد خود را مىشكند ، اين شكست به ضرر او تمام مىشود ) .
اين همان نكته است كه گفتيم : بدانجهت كه شخصيت آدمى در حال تعهد وابسته به ايفاى آن است ، با شكستن تعهد ، شخصيت خود انسان متعهد ميشكند . 7 سترنى عنكم جلباب الدّين و بصّرنيكم صدق النّيّة ( پرده دين ، مرا از شما پوشانيده و صدق و صفاى نيتم ، مرا بر شما بينا ساخته است ) .