با ارزشترين و پايدارترين و پيروزترين قدرتها كه امير المؤمنين ( ع ) مىخواهد ، كدام است ؟
اكنون موقع آن فرا رسيده است كه براى پيدا كردن با ارزشترين و پايدار ترين و پيروزترين قدرتها در نظر امير المؤمنين ( ع ) بينديشيم اين سئوالات را دقت فرماييد :
آيا آرمانىترين قدرتها ( با ارزشترين و پايدارترين و پيروزترين قدرتها ) تنها بوجود آوردن دگرگونى در يك موجود عينى است ؟
مثلا شكستن كلوخى با سنگ است و بس ؟ آيا ويران كردن ساختمانى است كه با صرف نيروهايى متنوع ساخته شده است ؟ آيا بيل و كلنگ بدست گرفتن و بدون علت منتقل ساختن كوه البرز تدريجا به روى قله دماوند است ؟ آيا قدرت آرمانى عبارت است از آگاهى بهمه چيز و بس ؟
آيا اين قدرت عبارت است از حفظ موقعيت و موضع گيرى در طبيعت و ميان انسانها بدون كمترين محاسبه قانونى درباره آن ؟
اگر اينها قدرت آرمانى نيست ، پس چيست آن قدرتى كه بتواند عوامل آسايش و اعتلاى بشرى را بوجود بياورد ؟
شكى نيست در اينكه روشنترين مختصات قدرت عبارت است از ايجاد دگرگونى در موضوعاتى كه در برابر قدرت قرار گرفته است . در هر مورد كه اين مختص بدون هدفگيرى عالى انسانى بجريان بيافتد ، [ باستثناى مفيديتهاى طبيعى ناخود آگاه ، مانند آتشفشانى كوهى كه صخرهها را بشكافد و چشمه سارهاى مفيد به جريان بيافتد ] به اضافه مستهلك شدن بىفايده قدرتها ، دگرگونىهاى ايجاد شده كمترين ارزش را دارا نمىباشد . و از نظر پايدارى و پيروزى ، بستگى باين دارد كه ميدان فعاليت آن قدرت خالى از قدرتهاى قوىتر باشد .
قدرتى كه امير المؤمنين عليه السلام منظور مىدارد ، عبارتست از آن نيرو
[ 113 ]
و استقامت روحى كه پس از آگاهى كامل به هدف عالى حيات ، در سود انسانها مورد بهرهبردارى قرار بگيرد ، نه عامل ايجاد دگرگونى بى هدف و از بين بردن قدرت متقابل كه خود يكى از سرمايههاى بشرى است .
دلايل و شواهد قطعى نشان مىدهد كه همه شئون و زندگى امير المؤمنين ( ع ) از اين قدرت آرمانى در عالىترين درجه برخوردار بوده ، قدرت را براى انسان سازى نه انسان كشى بكار برده است . 5 هذا ماء اجن و لقمة يغصّ بها آكلها ( اين زمامدارى مانند آبى كثيف است كه با مشقت بياشامند و چونان لقمه ناگوار است كه با خوردنش به غصه و اندوه گرفتار شوند ) .