در برابر حزب شيطان كه براى فريب دادن اولاد آدم بسيج شده است ،
بى تفاوت نباشيد
مسلم است كه حزبى بنام حزب شيطان با علامت مخصوص يا با لباس مشخص در هيچ نقطهاى از تاريخ بشرى نمودار نگشته است .
ما با هر حزبى كه در تاريخ روبرو مىشويم ، با يكى از صفات جالب كه مفهوم آرمانى انسانى دارد ، خود را مشخص كرده است ، مانند حزب عدالت ، حزب آزادى ،
حزب نجات ، حزب ترقيخواهان و غيره . . . بنابر اين مقصود از حزب شيطان يك حزب رسمى با يك برنامه معين و هدف مشخص شيطانى نيست ، بلكه بنا بقاعده اصلى :
ناريان مر ناريان را طالبند
نوريان مر نوريان را جاذبند
منظور گردهمآيى و تشكل افراد و گروههايى از انسان نماها است كه هوى و هوسها و خودكامگىها و زير شكم و مقامپرستى و تورم « خود طبيعى » آنان را با يكديگر متشكل ساخته ، همداستان و هم رزم و هم پياله نموده است .
اينگونه تشكل كه امير المؤمنين عليه السلام آن را حزب شيطان مىنامد ، از نظر ماهيت و نتيجه پستتر و وقيحتر از تشكّل حيوانات درنده مىباشد ، زيرا درندگان هر اندازه و به هر كيفيتى هم كه متشكل گردند ، نمىتوانند به فعاليتهاى وسيعتر و عميقتر از محدوده غرايز معين خود بپردازند ، مثلا تشكل ببرها هرگز نميتواند
( 1 ) اين خطبه مختصرى از خطبه بيست و دوم است . بنظر مىرسد كه سيد رضى آن را تقطيع نموده دو خطبه قرار داده است .
[ 147 ]
تحول پليد در گروه ببرها يا ديگر جانداران بوجود بياورد ، در صورتى كه حزب شيطان كه از افراد انسانى تشكيل مىيابد ، داراى نيروها و استعدادهايى است كه بوسيله آنها مىتوانند ارزشها را نابود كنند ، تحولات قهقرايى ايجاد نمايند ، اگر موقعيت ايجاب كند ، راههايى را كه به پوچى حيات منتهى مىگردد . پيش پاى مردم بگسترانند .
حزب شيطان مختصات ديگرى هم دارد ، از آنجمله مىتواند از مفاهيم عالى انسانى مانند علم ، تكامل ، عدالت ، وطن ، آزادى سوء استفاده نموده ، با تحريك ابعاد آرمان جويى در انسانها ، آنان را تا اعماق تباهىها براند . 3 ، 4 و انّ معى لبصيرتى ما لبّست على نفسى و لا لبّس علىّ ( من بينايىام را با خود دارم ، هرگز امرى را بر خود مشتبه نساختهام و كسى نتوانسته است واقعيتى را بر من مشتبه بسازد ) .