عوامل دو پديده متضاد اتحاد و خصومتها
هيچ يك از پديدههاى بشرى مانند دو پديده متضاد اتحاد و خصومت ، منشأ آثار و نتايج با اهميت نبوده است .
اگر ما بتوانيم اين توفيق را بدست بياوريم كه از سطوح ظاهرى رويدادها و شئون انسانى گذر كرده ، ريشههاى عميق آنها را مورد بررسى قرار بدهيم ، بدون ترديد دو پديده مزبور را از عميقترين و پايدارترين ريشهها خواهيم يافت . قطعى است كه :
اتحاد انسانها با يكديگر عامل جلوگيرى آنان از نابودىهاى گوناگونى بوده است كه سر راه تاريخ آنان را گرفته است .
نيز اتحاد انسانها با يكديگر عامل بروز قدرتها و استعدادهاى آنان بوده است .
بطور كلّى هيچ پيشرفت قابل توجهى بدون اتحاد و همكارى نصيب بشريت نگشته است .
مسلم است كه همه امتيازات مفيد كه افراد و جوامع انسانى بدست آوردهاند ،
بر دورانها و جوامع گوناگون توزيع شده ، هر يك تكميل كننده ديگرى بوده است .
-----------
( 1 ) الانفال آيه 25 .
[ 100 ]
باضافه اينكه اتّحاد ميان افراد و جوامع انسانى با اختلافات و تضادهايى كه دارند ،
لذت روحى فوق العادهاى دارد كه با هيچ يك از لذايذ معمولى قابل مقايسه نميباشد .
يكى از جالبترين چهرههاى انسانى در تاريخ ، ائتلاف و يگانگىهايى است كه نه از روى غرض ورزى و سنگر بندى براى از بين بردن ناتوانان صورت گرفته است ،
بلكه براى محو ساختن تنفر و رقابتهاى كشنده و به وجود آوردن تفاهمهاى حقيقى و اشباع حسّ عضويت در يك خانواده پر مهر و صفا ، بوجود آمده است .
در نقطه مقابل اين نعمت عظماى الهى انزجار و خصومت و تنفر قرار گرفته است كه تاريخ ما انسانها را به لجن كشيده ، همه اصول و آرمانها و الگوها را در هم ريخته است .
اين نكته مهم را هم بايد در نظر بگيريم كه عداوت و تنفرى كه در ميان انسانها بروز مىكند ، بهيچ وجه قابل مقايسه با خصومت و كشتار ديگر حيوانات نيست .
ما در عالم حيوانات جنگ و پيكارهاى خونين را سراغ داريم ، كه تنها از احتياج به غذا يا اعمال قدرت محض ناشى مىگردد . در صورتى كه جنگ و پيكار انسانها داراى موضوعات زير هم مىباشد :
1 خود خواهى با قيافههاى گوناگونش .
2 با اينكه آدمى از شيرينى و عظمت جان فرد ديگر اطلاع دارد ، باز سلاح برّان به دست مىگيرد .
3 با اينكه مىداند هيچ دليل و علّتى براى نابود كردن طرف خصومت ندارد ، احساس كمترين ننگ او را وادار به كشتار مىنمايد .
4 بيمارى خونريزى ( ساديسم ) در هيچ يك از انواع جانداران ديده نميشود ،
ولى تاريخ بشرى افراد فراوانى از اين بيماران را كه عوامل اين بيمارى را خود به وجود آوردهاند ، نشان مىدهد .
5 آيا تاكنون شنيدهايد كه جاندارى پس از سير شدن از غذاى خود ، به غذاى مورد احتياج جاندار ديگرى تعدى كند ؟ و اگر آن جاندار گرسنه براى دفاع از حيات خود دست به مقاومت بزند ، خونش ريخته شود ؟ هرگز چنين پديده پستى
[ 101 ]
ميان حيوانات وجود ندارد ، در صورتى كه قسمت عمدهاى از كارزارها و كشتارهاى بشرى را در تاريخ همين پديده تشكيل داده است .
6 حيوانات مانند انسانها داراى پيامبران و مصلحان و خيرخواهان و دانشمندان و فلاسفه ، نيستند كه براى لزوم تعديل قدرت قدرتمندان و اتحاد آنان فريادها برآورند ، و فداكارىها نمايند . در حالى كه انسانها به اضافه عقل و وجدان درونى ، از وجود چنان پيشروان انسان دوست برخوردار بودهاند .
7 حيوانات فتنه و آشوبهاى كشنده بر پا نمىكنند در صورتى كه انسانها اين گونه تلاطمها را بوجود مىآورند و همه ارزشها و اصول و قوانين را مختل مىسازند .
8 حيوانات از تفكر درباره تحولات سازنده و نيروهايى كه تحولات مزبور را بوجود بياورد ، محرومند ، ولى انسان با داشتن تفكر و نيروهاى مزبور ، هنوز نتوانسته است قدرت تحول آفرين خود را به سود همه جانبه خود و ديگران بجريان بياندازد . باين معنى كه انسان به هر دگرگونى كه اقدام كرده است بدانجهت كه خودخواهىهايش را نتوانسته است مهار كند ، اغلب تحولاتى را كه بوجود آورده است به زيان ديگران تمام كرده است . اين است نتايج منافرت كه در جمله امير المؤمنين عليه السلام ممنوع اعلان شده مردم را از آن بر حذر داشته است .