3 وقيحترين جنبههاى فتنه
گاهى فتنه به مرحلهاى از فساد و فساد انگيزى مىرسد كه هر گونه انحطاط و بدبختىها را تحت الشعاع قرار مىدهد . در اين مرحله نه تنها اصول و قوانين انسانى متزلزل مىگردند و ارزشها متلاشى و هدفها و وسيلهها در هم مىريزند ، بلكه حيات انسانها در خطرى كه كرانهاى ندارد ، غوطهور مىگردد .
اين نوع فتنه بهر وسيلهايست بايستى مرتفع گردد اگر چه به وسيله كشتار بوده باشد . نمونهاى از آياتى كه اين نوع فتنه را گوشزد مىكند بدينقرار است :
وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ اَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ اَخْرَجُوكُمْ وَ الْفِتْنَةُ اَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ 3 .
-----------
( 1 ) الاسراء آيه 73 .
-----------
( 2 ) آل عمران آيه 7 .
-----------
( 3 ) البقره آيه 191 .
[ 97 ]
( هر جا كه به آنان دست يافتيد ، بكشيدشان و بيرون كنيد آنان را از آن جهت كه شما را بيرون كردند و فتنه سختتر از كشتار است ) .
وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ 1 .
( و با آنان بكشتار برخيزيد تا فتنه به وجود نيايد ) .
وَ الْفِتْنَةُ اَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلٍ 2 .
( و فتنه بزرگتر از كشتار است ) .
توضيح آنجا كه فتنه موجوديت مادى و معنوى انسانها را بخطر مىاندازد و الگوهاى حيات را تباه مىسازد و فضاى هستى را در ظلمت اميال حيوانى فرد يا افرادى فرو مىبرد و جانهاى آدميان را دستخوش مىخواهم درندگان انسان نما نموده همه چيز را به فساد و لجن مىكشاند ، با هر وسيله و راهى كه ممكن باشد ، بايستى در مرتفع ساختن آن ، دست بكار گشته ، هر چه زودتر اجتماع را از نابودى نجات داد .
گردانندگان اين نوع فتنهها نه تنها اصول و هدف حيات آدميان را تيره و تار مىسازند ، بلكه حالت تضاد با حيات انسانها به خود گرفته ، گريههاى مردم را وسيله خنده و مرگ انسانها را زيور و زينتى براى حيات خود خواهانه خويشتن تلقى مىكنند .
وقتى كه فتنه باين مرحله مىرسد ، خود بخود اثبات مىكند كه گردانندگان آن ، از حدّ درندگان حملهور به انسان تجاوز كردهاند ، زيرا هيچ حيوان درندهاى با آگاهى به معناى حيات و ارزش آن و با علم به انسان و عظمت آن ، انسانى را مورد حمله قرار نمىدهد .
اين فتنهگران با همه آگاهىها درباره جان و جاندار و انسان و انسانيت ،
حملهور مىگردند و با مشيت خداوندى كه جان آدميان جلوهگاه آن است ، به مبارزه برمىخيزند .
-----------
( 1 ) البقره آيه 193 .
-----------
( 2 ) البقره آيه 217 .
[ 98 ]
در اين مرحله دستور نابود كردن گردانندگان فتنه از طرف آفريننده انسانها صادر و از بين بردن آنان از وظايف الهى محسوب مىشود ، چونان نمازى كه انسان خود را در آن حالت روياروى الهى مىبيند .
آرى ، مبارزه بىامان با اينگونه فتنهگران ، نجات دادن جانهايى است كه اشعهاى از خورشيد عظمت خداوندى مىباشند .