مبارزه جدى و داد و فرياد پيامبران براى ريشه كن كردن ظلم
اين مبحث را تفصيل نمىدهيم ، تنها از مطالعه كنندگان محترم تقاضا داريم ،
به زندهترين كتاب مذهبى دنيا كه قرآن است ، مراجعه فرمايند ، مخصوصا آن افراد كه اطلاعاتشان درباره دين محدود و منحصر به اطلاعات عمومى است اين كتاب الهى را ورق بزنند ، و ببينند ظلم از نظر دين چيست و عدالت كدام است . ما تا حدودى آيات مربوط به عدالت را در همين مبحث متذكر شديم و آياتى چند درباره ستم و ستمگارى آورديم .
وقتى كه قرآن را ورق بزنيم ، خواهيم ديد در حدود 290 آيه در باره پيكار با
-----------
( 1 ) الاعراف آيه 88 .
[ 224 ]
ستم و ستمگارى و دفاع از ستمديدگى با صراحت قاطعانه بيان فرموده است .
آيا 290 آيه براى اثبات اينكه يگانه مبارز جدى ستم و ستمگارى دين است ، كافى نيست برمىگرديم به جمله مورد تفسير :
و من ضاق عليه العدل فالجور عليه أضيق . ( براى فرد و جامعهاى كه عدالت براى او تنگى ايجاد كند ، ظلم و ستم براى آن فرد و جامعه تنگناتر خواهد بود ) .
براى درك اين اصل كه امير المؤمنين عليه السلام بيان كرده است ، بار ديگر به تعريف عدالت رجوع مىكنيم . مىدانيم كه تعريف عدالت عبارت از « رفتار مطابق قانون » اين حقيقت را هم مىدانيم كه هر قانون صحيحى از يك واقعيتى كشف ميكند .
بنابر اين ، انحراف از عدالت مساوى انحراف از قانون است و انحراف از هر قانونى مساوى انحراف از واقعيت است . و چون انسان در روابط خود با ساير انسانها مانند روابطش با عالم طبيعت ، خلاء پذير نيست ، پس بطور قطع با اعراض از واقعيت رابطهاى با ضد واقعيت برقرار خواهد كرد . اين ضد واقعيت مجموع واحدهاى موقعيت او را مختل خواهد ساخت ، در نتيجه مجبور خواهد شد براى هر واحد مختل انرژىها و وقتها و منافعى را قربانى نمايد .
بعنوان مثال يك فرد ناشايستهاى خود را شايسته قانونگذارى يا اظهار نظر در قانون معرفى مىنمايد . اين فرد كه از عدالت منحرف شده است ، بايستى اين ضد واقعيتها را مرتكب شود :
1 نمىداند ، ولى مىگويد مىدانم 2 براى اثبات اين مىدانم مجبور خواهد بود ، تغييراتى در معناى دانستنيهاى مربوط به قانون بدهد و مردم را در جهل و بدبختى غوطهور بسازد .
3 شخصيت خود اين مدّعى دروغ پرداز تباه خواهد گشت .
4 نوعى از حالت بدبينى در اجتماع بوجود خواهد آورد .
5 اگر قدرت و مهارت او در تصدى به منصب قانونگذارى ، يا موقعيت خاص
[ 225 ]
جامعه اقتضا كند كه او بتواند ادّعاى خود را عملى كند ، و قانونى را وضع كند ،
حلقههاى زنجيرى فساد دور گردن مردم خواهد پيچيد ، چه بسا كه اين زنجير ساليان طولانى مردم را شكنجه بدهد . از طرف ديگر امكان ندارد كه فردى در ميان انسانهايى كه در شكنجه غوطهورند ، آسايش داشته دور از مشقت و بدبختى بماند .
اينست معناى اينكه فرد و جامعهاى كه عدالت براى او تنگى ايجاد كند ، ظلم و ستم براى آن فرد و جامعه تنگناتر خواهد بود .
[ 226 ]