دليل تكرار و تأكيد امير المؤمنين ( ع ) درباره حق خود
ممكن است دليل تكرار و تأكيد امير المؤمنين ( ع ) درباره حق خود ، روشن نباشد ،
لذا مجبوريم كه مسئله را تحت بررسى قرار داده دليل آن را متذكر شويم : مسئله اينست كه سخنان امير المؤمنين ( ع ) در موارد فراوان و اعتقاد اولى مهاجرين و
[ 129 ]
انصار كه بگفته يعقوبى كمترين ترديدى در اين نداشتند كه خلافت پس از پيامبر اكرم حق واقعى على بن ابيطالب ( ع ) است و همچنين كيفيت زندگانى آن بزرگ بزرگان بطور قطع اثبات مىكرد كه خلافت الهى مختص او است . ولى او از اين حق مسلم بركنار شده است .
از طرف ديگر اين خاصيت روحى او بر همگان اثبات شده است كه او خلافت را براى اشباع حسّ خودخواهى نخواسته ، بلكه تأكيد قاطعانه كرده است كه نه تنها خلافت را بلكه اصل حيات را براى احقاق حق و وصول به هدف اعلاى انسانى مىخواهد .
بنابر اين ، شكوه و ابراز ناراحتىهاى او درباره از دست رفتن حق خود ،
در حقيقت ابراز رنج و درد درباره محروميت جامعه از حق بوده است . ما در خطبه چهارم اين جمله را ديدهايم كه مىگويد :
لم يوجس موسى عليه السّلام خيفة على نفسه بل اشفق من غلبة الجهّال و دول الضّلال .
( موسى ( ع ) براى ترس از خويشتن نبود كه مضطرب و بيمناك گشت ، بلكه دلسوزى و هراس او از پيروزى نادانان و تسلّط دولتهاى گمراه بوده است ) .
با ملاحظه اين دو مسئله مهم ، دليل تكرار و تأكيد امير المؤمنين ( ع ) درباره حق خود روشن مىگردد . اين همان دليل است كه موجب تكرار و تأكيد بعضى از داستانها در قرآن مىباشد ، مانند داستان حضرت موسى عليه السلام و تكرار آياتى مانند فَبِأىِّ الاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ ( كدامين نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد ) در سوره الرحمن كه براى گوشزد كردن دائمى وقاحت تكذيب مىباشد .
تكرار داستان حضرت « موسى » عليه السلام براى نمودار ساختن چهرههاى گوناگون حق و پديدههاى باطل است كه حيات آن بزرگوار را به خود مشغول داشته بود .
[ 130 ]