نقش فتنهها و آشوبها در حيات آرمان انسانى در سرتاسر تاريخ
نخست بايستى ميان دو نوع فتنه كه در جوامع انسانى بروز مىكند ، فرق بگذاريم :
نوع يكم عبارت است از بروز رويدادى كه آدمى را با نظر به ابعاد مختلفى كه دارد ، سر دو يا چند راهى قرار مىدهد ، كه بعضى از آن راهها مطابق اصول و قوانين عالى حيات به مقصد كشيده شده ، بعضى ديگر بر خلاف جهت آن اصول بوده به سقوط و بدبختىها منتهى مىگردد .
اينگونه فتنهها يكى از ضرورتهاى محرك تاريخ بشرى به سوى پيشرفتها است كه موجب تحريك احساس حقجويى و حقيابى آدميان مىباشد . در حقيقت اين يكى از جلوههاى حكمت بالغه خداوندى است كه از خمود و ركود آدمى در موقعيتهاى تثبيت شدهاش جلوگيرى مىنمايد .
با يك نظر كلىتر مىتوان گفت : هر انسان هشيار در همه دوران زندگانى ، با فتنه جديدى روبرو است .
امروز يك خواسته شهوانى سر راه ترا ميگيرد و غريزه حيوانى ترا به هيجان در مىآورد كه اگر آن غريزه را اشباع كنى ، راهى مخالف اصول و قوانين عالى حيات پيش گرفتهاى و اگر صرف نظر كنى ، راه حق را پيموده يك پله بلندى از حيات تكاملى را زير پا گذاشته بالاتر رفتهاى .
فردا لذت مقام پرستى است كه به سراغت آمده است ، پس فردا اشتباه ناچيزى از فرد يا افرادى كه به نحوى در منطقه فعاليت شما ، كار مىكنند ، يا دور از منطقه زندگى
[ 72 ]
اختصاصى شما قرار گرفتهاند ، موجب هيجان شما گشته ، سر دو راهى قرار مىگيريد ،
آيا آن فرد يا گروه را بجهت آن اشتباه ناچيز ، از روى لجاجت و خود خواهى نابود خواهيد كرد ، يا بمقدار همان اشتباه ، آنان را مجازات خواهيد كرد ، يا در صورتى كه عفو و اغماض فساد ديگرى را بوجود نياورد ، آنان را خواهيد بخشيد ؟
روز ديگرى امتيازى نصيب شما خواهد گشت ، آيا اين امتياز را به شكل سلاح برّان درآورده با نيروى خودخواهى بر سر انسانهاى ديگر فرود خواهيد آورد ، يا با هشيارى درباره اين كه در بوجود آمدن امتياز مفروض عوامل اجتماعى گذشته و معاصر دخالت داشته است ، خود را امانتدار تلقى كرده ، اجتماع را بهرهمند خواهيد ساخت ؟ بطور كلى اين اصل را در يك جمله بگوئيم :
تا رويدادهاى زندگى قابل تقسيم بر حق و باطل باشد و تا دو عامل متضاد « خود طبيعى » و « خود انسانى » قدرتى براى فعاليت در درون آدمى داشته باشند ، براى حيات آدمى راهى جز مسير فتنهها وجود ندارد .
عنصر اساسى اين نوع فتنهها كه آزمايش و تحريك احساس حقجويى و حق يابى آدميان است ، در قرآن مجيد بعنوان يكى از مشيتهاى الهى گوشزد شده است كه در مبحث « فتنه از ديدگاه قرآن » مشروحا مطرح خواهد شد .
نوع دوم فتنههايى است كه حيوانات انسان نما در جوامع يا در خانوادهها به وجود مىآورند كه واقعيتها را در تاريكىها غوطهور مىسازند و از تفكيك حق و باطل جلوگيرى مىكنند .
ضابطه كلّى در اين نوع فتنهها كه ما آنها را آشوب مىناميم ، اينست كه انسانهايى كه شعله آشوب در ميان آنان زبانه مىكشد ، هر قدر ضعيفتر بوده باشند ، در معرض تلفات بيشتر قرار مىگيرند .
تعريف مفهوم آشوب و آشوبگرى را مىتوان چنين بيان كرد : آشوب عبارت است از فعاليتها و هيجانات سر در گم درباره حوادث و واقعياتى كه داراى ابعاد مركب از حق و باطل ميباشند . ما در اين مبحث حوادث و واقعياتى را كه زمينه فتنه را آماده مىكنند ، موقعيت فتنهانگيز مىناميم . در اين مبحث مسائل متعددى
[ 73 ]
وجود دارد كه مجموع آنها را به دو گروه عمده تقسيم مىگردند :
1 تفسير موقعيت فتنهانگيز .
2 انسانهايى كه با آن موقعيت در ارتباطند .