است و اين عناصر از خارج وارد اين فرهنگ گشته است ، اسلام و انديشههایاسلامی در سطحی پايينتر از اينگونه انديشهها است . اين گروه مدعی هستند كه استناد عرفا به كتاب و سنت صرفا تقيه و ازترس عوام بوده است ، میخواستهاند به اين وسيله جان خود را حفظ كنند .ج . نظريه گروه بیطرفها . از نظر اين گروه ، در عرفان و تصوف خصوصا درعرفان عملی ، و بالاخص آنجا كه جنبه فرقهای پيدا میكند بدعتها وانحرافات زيادی میتوان يافت كه با كتاب الله و با سنت معتبر وفقنمیدهد . ولی عرفا مانند ساير طبقات فرهنگی اسلامی و مانند غالب فرقاسلامی نسبت به اسلام نهايت خلوص نيت را داشتهاند و هرگز نمیخواستهاندبرضد اسلام مطلبی گفته و آورده باشند . ممكن است اشتباهاتی داشته باشندهمچنانكه ساير طبقات فرهنگی مثلا متكلمين ، فلاسفه ، مفسرين ، فقهاء ،اشتباهاتی داشتهاند، ولی هرگز سوء نيتی نسبت به اسلام در كار نبوده است.مسأله ضديت عرفا با اسلام از طرف افرادی طرح شده كه غرض خاصداشتهاند يا با عرفان و يا با اسلام . اگر كسی بیطرفانه و بیغرضانه كتبعرفا را مطالعه كند ، به شرط آنكه با زبان و اصطلاحات آنها آشنا باشد ،اشتباهات زيادی ممكن است بيابد ولی ترديد هم نخواهد كرد كه آنها نسبتبه اسلام صميميت و خلوص كامل داشتهاند . ما نظر سوم را ترجيح میدهيم و معتقديم عرفا سوء نيت نداشتهاند ، درعين حال لازم است افراد متخصص و وارد در عرفان و |