اندازهای شبيه است به آنچه معتزله بدان معتقدند . ولی فرق است ميانآزادی و اختياری كه شيعه قائل است با آنچه معتزله بدان قائل است .اختيار و آزادی معتزله مساوی است با اين " تفويض " يعنی و اگذاشتهشدن انسان به خود و معزول بودن مشيت الهی از تأثير ، و البته اين -چنانكه در محل خود مسطور است - محال است . اختيار و آزادی مورد اعتقاد شيعه به اين معنی است كه بندگان مختار وآزاد آفريده شدهاند ، اما بندگان مانند هر مخلوق ديگر به تمام هستی و بهتمام شؤون هستی و از آن جمله شأن فاعليت ، قائم به ذات حق و مستمد ازمشيت و عنايت او هستند . اين است كه اختيار و آزادی در مذهب شيعه حد وسطی است ميان جبر اشعریو تعويض معتزلی ، و اين است معنی جمله معروف كه از ائمه اطهار رسيدهاست : " « لا جبر و لا تفويض بل امر بين الامرين » " . اصل اختيار وآزادی از فروع اصل عدل است . . 4 حسن و قبح ذاتی . معتزله معتقدند كه افعالی فی حد ذاته دارای حسن ويا دارای قبح میباشند . مثلا عدل فی حد ذاته خوب است و ظلم فی حد ذاتهبد است . حكيم كارهای نيك را انتخاب میكند و از انتخاب كارهای بداجتناب میورزد ، و چون خداوند متعال حكيم است لازمه حكمتش اين است كهكارهای خوب را انجام دهد و كارهای بد را انجام ندهد . پس لازمه حسن وقبح ذاتی اشياء از يك طرف وحكيم بودن خداوند از طرف ديگر اين است كهبرخی كارها بر خداوند " واجب " باشد و برخی كارها " ناروا " . |