نظريه شكاكان پيشرو اين مكتب مردی است به نام " پيرهون " كه مدتی در سپاه اسكندرخدمت كرده است . مكتب شك در حكمت عملی همان راهی را رفته است . درحكمت نظری رفته است . در حكمت نظری معتقد است هيچ اصلی و هيچ مطلبیقابل اثبات نيست ، نه به حس میتوان اعتماد كرد و نه به عقل ، زيرا همحس خطا میكند و هم عقل . در حكمت عملی نيز معتقد است هيچ نوع عملی رابر عمل ديگر عقلا نمیتوان ترجيح داد . نمیتوان اثبات كرد فلان عمل صواباست و فلان عمل خطا . مثلا نمیتوان واقعا به دليل عقل ثابت كرد كه راستیبر دروغ ، امانت بر خيانت ، عدالت بر ستم ترجيح دارد . فلسفه شك ، از نظر تأثير عملی منجر به خودپرستی و خودپائی میشود ،همچنانكه برخی شكاكان ، صريحا فتوا دادهاند . يكی از شكاكان به نام " كارنيادس " میگويد :" هنگام شكستن كشتی ، انسان ممكن است جان خود را به قيمت جان ضعيفتراز خود نجات دهد ، و اگر چنين نكند احمق است . اگر شما در حال فرار ازدشمن فاتح ، اسب خود را از دست داده باشيد اما ببينيد كه همقطارزخميتان بر اسبی سوار است ، چه خواهيد كرد ؟ اگر صاحب عقل و منطق باشيداو را از اسب به زير میكشيد و خود سوار میشويد ، عدالت هر چه میخواهدبگويد " ( 1 ) .پاورقی : . 1 تاريخ فلسفه غرب ، ج 1 ، ص . 462 |