درباره خلق اعمال ، تجديد نظرهايی كردند . امام محمد غزالی اگر چه اشعری است و تا حدود زيادی اصول اشاعره راتحكيم و تثبيت نموده است ولی مبانی ديگری به آنها داد . " كلام ةوسيله غزالی به عرفان و تصوف نزديك شده . مولانا محمد رومی صاحب كتابمثنوی نيز به نوبه خود اشعری مذهب است ، ولی عرفان عميق او به همهمسائل رنگ ديگری داده است . امام فخر رازی نيز كه با افكار فلاسفه آشنابود ، كلام اشعری را تحول و نيرو بخشيد . پيروزی مكتب اشعری برای جهان اسلام گران تمام شد . اين پيروزی ، پيروزیجمود و تقشر بر حريت فكر بود . هر چند جنگ اشعريگری و اعتزال مربوطاست به جهان تسنن ، ولی جهان تشيع نيز از برخی آثار جمود گرايی اشعری بركنار نمانده . اين پيروزی علل تاريخی و اجتماعی خاص دارد . بعضی حوادثسياسی در اين پيروزی تأثير بسزايی داشت . چنانكه قبلا اشاره شد ، در قرن سوم هجری مأمون كه خود مردی عالم وروشنفكر بود به حمايت معتزله برخاست ، معتصم و واثق نيز از او پيرویكردند ، تا نوبت به متوكل رسيد . متوكل نقش اساسی درپيروزی مذهب اهلالسنه كه در حدود يك قرن بعد به وسيله ابوالحسن اشعری پايه كلامی يافتداشت . مسلما اگر متوكل همان طرز تفكر مأمون را میداشت ، اعتزال چنينسرنوشتی پيدا نمیكرد . روی كار آمدن تركان سلجوقی در ايران نيز عامل مؤثری در پيروزی و نشرانديشههای اشعری بوده است . سلاجقه اهل تفكر و |