پنجگانه نوشتهاند مانند كتاب معروف " قاضی عبدالجبار معتزلی " معاصر" صاحب بن عباد " و " سيد مرتضی علم الهدی " به نام " الاصول الخمسه" .همانطور كه ملاحظه میشود ، تنها اصل توحيد و اصل عدل است كه میتوان جزءمسائل ايمانی و اعتقادی به شمار آورد ، سه اصل ديگر فقط معرف و مشخصمكتب معتزله است . حتی اصل عدل نيز اگر چه از آن نظر كه از مسلمان قرآناست و ضروری دين است جزء اصول اعتقادی است ، ولی از آن جهت جزء اصولپنجگانه قرارداده شده است كه مشخص مكتب آنها است . و الا اصل علم و يااصل قدرت ( اينكه خدا عالم است و قادر است ) نيز از ضروريات اسلاماست و جزء مسائل اعتقادی است . در مذهب شيعه نيز اصل عدل يكی از اصول پنجگانه اعتقادی شمرده شده است. طبعا اين سؤال پيش میآيد كه چه خصوصيتی برای اصل عدل است كه جزء اصولاعتقادی شمرده شده است و حال آنكه عدل يكی از صفات خداوند است ،همانطوری كه خداوند متعال عادل است ، عالم و قدير وحی و مدرك و سميع وبصير هم هست ، و به همه اينها نيز بايد مؤمن و معتقد بود ، پس چرا تنها" عدل " اين امتياز را يافته است ؟ .پاسخ اين است كه " عدل " هيچ امتيازی نسبت به ساير صفات ندارد .متكلمين شيعه از اين جهت اين اصل را جزء اصول اعتقادی شيعه ذكر كردهاندكه اشاعره كه اكثريت اهل تسنن را تشكيل میدهند منكر اين اصل هستند ، ولیمنكر علم ، حيات ، اراده و . . . نيستند . لهذا اعتقاد به عدل جزءمشخصات اعتقادی شيعه |