خارجی است يعنی از بين بردن شواغل و موجبات غفلت . دوم مربوط است بهانتظام قوای درونی و از بين بردن آشفتگيهای روحی كه از آن به رام ساختننفس اماره برای نفس مطمئنه تعبير شده است . وسوم مربوط است به نوعیتغييرات كيفی در باطن روح كه از آن به " تلطيف سر " تعبير شده است .و الاول يعين عليه الزهد الحقيقی ، و الثانی يعين عليه عدش اشياء :العبادش المشفوعة بالفكرش ، ثم الالحان المستخدمة لقوی النفس الموقعة لمالحن به من الكلام موقع القبول من الاوهام ، ثم نفس الكلام الواعظ من قائلزكی بعبارش بليغة و نغمة رخيمة و سمت رشيد ، و اما الغرض الثالث فيعينعليه الفكر اللطيف و العشق العفيف الذی يأمر فيه شمائل المعشوق ليسسلطان الشهوش . زهد به هدف اول از سه هدف رياضت كمك میكند ( يعنی زهد سبب میشودكه موانع و شواغل و موجبات غفلت از سر راه برداشته شود ) و اما هدفدوم ( يعنی رام شدن نفس اماره برای نفس مطمئنة و پيدايش انتظام دردرون و برطرف شدن آشفتگيهای روانی ) چند چيز است كه به آن كمك میكند .يكی عبادت ، به شرط آنكه با حضور قلب و تفكر توأم باشد . ديگر آوازخوش آهنگ مناسب با معانی روحانی كه تمركز ذهن ايجاد كند و سخنی را كهبا آن ادا میشود ( مثلا آيه قرآن كه تلاوت میشود و يا دعا و مناجاتی كهقرائت میشود و يا شعر عرفانی كه خوانده میشود ) در قلب نفوذ دهد . سومسخنی پند آموز كه از گويندهای پاكدل با بيانی فصيح و بليغ و لحنی نرم ونافذ و هيئتی راهنمايانه شنيده شود . اما هدف سوم ( يعنی نرم و لطيف ورقيق ساختن روح و بيرون كردن غلظتها و خشونتها از درون ) آنچه به آن كمكمیكند يكی انديشههای لطيف و ظريف است . ( تصور معانی دقيق و انديشههاینازك و رقيق موجب ظرافت و رقت و لطافت روح میگردد ) ديگر عشق توأمبا عفاف به شرط آنكه از نوع عشق نفسانی و روحی باشد نه عشق جسمی وشهوانی ، و حسن و اعتدال شمائل معشوق حاكم باشد نه شهوت . |