درجات رشد هر انسانى پيوسته به درجات رشد او در علم و ايمان است
در آيات قرآنى و همچنين در منابع حديثى معتبر رابطه درجات رشد و كمال با رشد علم و ايمان رابطه مستقيم معرفى شده است . مانند :
يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ اُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ 1 ( خداوند درجات كسانى را از شما كه ايمان آورده و بآنان علم داده شده است بالا ميبرد و خداوند بآنچه عمل ميكنيد ، دانا است ) .
با ملاحظه دقيق آيات و احاديث معتبر چنين برميآيد كه ايمان عبارتست از به ثمر رسيدن بذرهاى متنوع حقيقت كه خداوند در نهاد انسانها پاشيده است .
و علم عبارتست از آب پاكيزه كه آن بذرها را در نهاد انسانها آبيارى ميكند و
-----------
( 1 ) المجادله آيه 11 .
[ 115 ]
فعاليتهاى تعليم و تربيتى مانند اشعه آفتاب است كه از عوامل اصيل روييدن آنها است . اين بذرها كه در نهاد ما بنى نوع انسانى پاشيده شده است ، بسيار ساده و موافق طبيعت اصلى ما است كه فطرت ناميده ميشود و عبارتند از :
1 اللّه با اوصاف جلال و جمال مطلقى كه دارد . 2 نظاره و سلطه او بر انسان و جهان و اينكه خداوند به واسطه عامل درونى ( عقل و وجدان ) و برونى ( پيامبران و اوصيا و انسانهاى حكيم ) با انسانها ارتباط برقرار ميكند . 3 هستى انسانى فناناپذير است و مطابق قانون عمل و عكس العمل ، بايستى انسانها آنچه را كه عمل كردهاند ، بعنوان نتيجه و عكس العمل دريافت نمايند . بروز اين نتيجه و عكس العمل سراى ابديت است كه اگر وجود نداشته باشد با هيچ منطقى نميتوان جهان و زندگى اين دنيا را تفسير و توجيه نمود :
روزگار و چرخ و انجم سربسر بازيستى
گرنه اين روز دراز دهر را فرداستى
ناصر خسرو قباديانى ايمان عبارتست از روييدن اين بذرهاى اصيل و فطرى كه بدون معرفت امكانپذير نميباشد .